برخي از صحابه و تابعان اين قول را تأييد ميکند.۱
با شيوع اين انگاره در جهان اسلام شاهد دو جناح بندي هستيم: ترويج انگاره عموميت وارثان قرآن از سوي مخالفان اهل بيت و تلاش علمي معصومان در ابطال آن. نگاهي تاريخي به دو قرن نخست هجري حکايتگر نقش دفاعي و تبليغي اهل بيت عليهم السلام در تبيين حقيقت آيه وراثت کتاب در دوره حضور آن بزرگواران است؛ نقش دفاعي در مقابله با نگره مخالفان و نقش تبليغي در تبيين منزلت قرآني خويش. تلاش مستمر اهل بيت همچنين نشانهاي بر حيات نگره مخالف نيز هست. به سخن ديگر، روايات به خوبي نشان ميدهند که در تفسير آيه وراثت دو جريان کاملاً مقابل هم شکل گرفته است: يکي در مدينه با محوريت اهل بيت و ديگري در ساير مراکز حديثي که نقطه مقابل اهل بيت بودند و سعي زيادي در ترويج و تبليغ انگاره عموميت وارثان برگزيده قرآن داشتند؛ به گونهاي در سال200 هجري اين انگاره از اعتبار خاصي نزد دانشيان اهل سنّت برخوردار است و امام رضا عليه السلام در مناظرهاي سخت به ابطال آن پرداخت. ترديد در صحت انگاره عموميت وارثان قرآن، جرياني است که در برخي از مراکز حديثي چون بصره، عراق، کوفه شکل گرفته بود. همزمان با شيوع انگاره مذکور در مراکز حديثي آن روزگار، برخي از افراد و جريانهاي فکري در صحت تفسير مفسران مدرسه خلفا از آيه وراثت کتاب ترديد نمودند و براي رفع ترديد خود از اهلبيت عليهم السلام تفسير صحيح آيه را جويا ميشدند. جريان ترديد با انکار صريح انگاره مذکور از سوي اهل بيت و تأکيد بر نزول آيه در خصوص عترت نبوي، رو به رو شد.۲ تفسير اهل بيت عليهم السلام با سکوت و عدم ايراد مخاطبان مواجهه شده است. اين به معناي اعتراف ضمني به بطلان نظريه عموميت وارثان قرآن و تأييد صحت تفسير اهل بيت عليهم السلام به شمار ميآيد.
ديدگاه اهل بيت عليهم السلام
اهل بيت عليهم السلام بر اين اعتقاد هستند که مراد از «وارثان برگزيده قرآن»، عترت از اهل بيت
1.. جامع البيان في تاويل آي القرآن، ج۲۲، ص۱۵۹- ۱۶۳.
2.. عَنِ الثُّمَالِي قَالَ: کُنْتُ جَالِساً فِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ مَعَ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام إِذْ أَتَاهُ رَجُلَانِ مِنْ أَهْلِ الْبَصْرَةِ، فَقَالا لَهُ: يا ابْنَ رَسُولِ اللهِ! إِنَّا نُرِيدُ أَنْ نَسْأَلَکَ عَنْ مَسْأَلَةٍ، فَقَالَ لَهُمَا: سَلَا عَمَّا أجبتما (أَحْبَبْتُمَا). قَالا: أَخْبِرْنَا عَنْ قَوْلِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَينا مِنْ عِبادِنا»؛ أبو حمزه ثمالي گويد: در مسجد الحرام خدمت امام باقر عليه السلام نشسته بودم که دو تن از مردم بصره به محضرش شرفياب شدند و عرض کردند: اي فرزند پيامبر خدا، قصد داريم مسألهاي از شما بپرسيم. فرمود: مانعي ندارد، گفتند: ما را از تفسير فرموده خدا آگاه فرما «ثمّ اورثنا الکتاب...» (معاني الأخبار، باب معني الظالم لنفسه والمقتصد والسابق، ح۳، ص۱۰۵)؛ عَنْ سُلَيمَانَ بْنِ خَالِدٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ عليه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَي «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَينا مِنْ عِبادِنا»، فَقَالَ: أَي شَيءٍ تَقُولُونَ أَنْتُمْ؟ قُلْتُ: نَقُولُ إِنَّهَا فِي الْفَاطِمِيينَ. قَالَ: لَيسَ حَيثُ تَذْهَبُ؛ سليمان بن خالد گويد: از امام صادق عليه السلام در باره قول خداي تعالي «آنگاه اين کتاب را به کساني که از ميان بندگان خود انتخاب کردهايم، به ارث داديم» پرسيدم، فرمود: شما در اين باره چه ميگوييد؟ عرض کردم: ما ميگوييم: اين آيه در باره
فرزندان فاطمه عليها السلام است، (گويا مقصودش اولاد امام حسن است) فرمود: چنان که تو پنداري نيست (الکافي، ج۱، ص۲۱۵).