وراثت قرآن و سنّتِ تبييني و تعليمي پيامبر صلي الله عليه و آله در قرآن شناسي، ساز وکاري عقلي و منطقي است که قرآن در آيات ۳۱-۳۳ سوره فاطر آن را به عنوان لازمه ضرورت خاتميتِ کتاب و نبوت تمهيد کرده است. مطابق مدلول ظاهري اين آيات، خدواند علم کامل، دقيق و صحيحِ شناخت قرآن را به گروه خاصي از بندگان خويش اعطا کرده و آنان را وارثان برگزيده قرآن معرفي نموده است تا پس از رحلت پيامبر صلي الله عليه و آله هر کس بخواهد طريق حق و حقيقت را بپويد، از دانش قرآني و آگاهي آنان از سنّت نبوي بهره گيرد و گام در مسير نور نهد. در باب «وارثان برگزيده قرآن» دو ديدگاه متقابل در ميان مذاهب اسلامي وجود دارد. عموم مفسران اهل سنّت با استناد به استنباطهاي شخصي و ظهور عموم الفاظ آيات سوره فاطر، مقصود از وارثان را عموم امت اسلامي، صحابه، تابعان و انبياي سلف و امم پيشين گفتهاند. اين ديدگاه اجتهادي و فاقد مستند روايي بوده و از تکثر اجمالي در مفهوم وارثان برخوردار است. در مقابل اهل بيت عليهم السلام ضمن نقد و ابطال ديدگاه مخالف به اثبات انحصار و اختصاص وارثان برگزيده قرآن در شان عترت نبوي پرداختهاند. ديدگاه اهل بيت عليهم السلام بر اين نکته تأکيد دارد که آگاهي از سنّتِ تبييني و تعليمي پيامبر صلي الله عليه و آله در قرآن شناسي - که دستيابي به آن پيش شرط ضرروي براي فهمِ صحيح قرآن است - به طور جامع و کامل از طريق وراثت به عترت ايشان منتقل شده است؛ اين وراثت وحياني است و انتخاب عترت براي اين مقام، الهي بوده است. در ديدگاه اهل بيت عليهم السلام مفهوم مستفاد از ظاهر آيات سوره فاطر با روايات نبوي و بالأخص دلالتِ حديث ثقلين، استقرار يافته و نص بودن آنها تثبيت شده است. بعد از رحلت پيامبر صلي الله عليه و آله ، تحقق اين وراثت در شأن عترت نبوي، در احاديث اهل بيت عليهم السلام مورد تأکيد قرار گرفته، و معصومان بر تفسير و تطبيق انحصاري آيه در خصوص عترت نبوي پاي فشرده و عليه مخالفان بدان احتجاج نمودهاند. نقطه مشترک اين احاديث، جايگاه ممتاز علمي اهل بيت عليهم السلام در شناخت قرآن و آگاهي از سنّت نبوي است؛ به گونهاي که حتي افراد شاخص صحابه و ديگر عالمان نيز چنين دانشي ندارند. در اين پژوهه دو نظريه اسلامي مشهور اهل سنّت و اهل بيت عليهم السلام در باره وارثان برگزيده قرآن بررسي شده و با تکيه بر احاديث اماميه ديدگاه مخالف اهل بيت عليهم السلام نقد شده است.