پروردگار تو ميداند که تو و گروهي از آنان که با تو هستند، نزديک به دو ثلث شب و نيم شب و ثلث شب را به نماز ميايستيد.
چگونه ميتوان تصور کرد که براي نماز واجبش در خواب مانده باشد؟! مگر نه اين است
که خدا خبر از تحقق اين امر داده، آيا قضا شدن نماز صبح آن حضرت، نقض خبر و علم
خداوند نميکند؟
6. همان گونه که پيشتر در سخنان شيخ انصاري ذکر شد که اگر سهو بر پيامبر صلي الله عليه و آله ناروا و غير صحيح است و مقام نبوت پيامبر صلي الله عليه و آله از آن مبراست، به طريق اولي بايد از اين حالت هم به دور باشد؛ چون سرزنشي که نسبت به خواب ماندن از نماز صورت ميگيرد، بيش از سهو است و بدي و زشتي سهو اگر بتوان آن را کاستي تلقي کرد، به مراتب کمتر از خواب ماندن براي نماز است.
نتيجه
هر چند در ميان رواياتي که گوياي خواب ماندن رسول خدا صلي الله عليه و آله براي نماز صبح هستند، دو روايت صحيح و يکي موثق هستند، ولي با توجه به آنچه که گذشت، معتبر بودن سند حديث هرگز به معناي پذيرش قطعي آن نيست و مواردي اين چنين وجود دارد که در عين اعتبار سند، محتواي آنها مورد عمل و قبول واقع نشده است. در اينجا نيز با توجه به وجود برخي ناهمخوانيهاي ميان اين احاديث با هم از يک سو و تناقضاتي که در مضمون هر يک از آنها ديده ميشود از ديگر سو، نميتوان مفادشان را پذيرفت؛ بخصوص با منافاتي که با جايگاه رفيع پيامبر صلي الله عليه و آله از نظر قرآن، سنت و عقل دارند. به راستي چگونه اين حالت را ميتوان براي پيامبر صلي الله عليه و آله فرض کرد، در حالي که از شاگردان مکتب آن حضرت گاه نقل ميشود که حتي نماز شبشان نيز قضا نشده است. بنا بر اين، به هيچ وجه نميتوان مضمون اين احاديث را قبول کرد و دست کم به قول آية الله خويي علم آن را بايد به اهلش واگذار کرد۱ و بايد گفت فهم ما نميتواند اين مطلب را بپذيرد.
کتابنامه
- الاستبصار، محمد بن حسن طوسي، تهران: دارالكتب الأسلاميه، 1390ق.
- استقصاء الاعتبار في شرح الاستبصار، محمد بن حسن بن الشهيد، قم: مؤسسه آل البيت، اول، 1419ق.
- اصول علم الرجال بين النظرية و التطبيق، مسلم داوري، قم: ناشر: مؤلف، اول، 1416ق.
1.. معجم رجال الحديث، ج۷، ص۱۷۲.