مبانى ادبى فرق « انزال » و « تنزيل » - صفحه 50

نزولش بر قلب مبارك پيامبر صلي الله عليه و آله در شب قدر؟ ۱
در اين نمونه از نصوص، پژوهش‏هاى حديثى ژرف براى دريافت حقايق مربوط به آن‌ها، به تبيين مسئله «فرق بين انزال و تنزيل» و مبانى ادبى آن نياز دارد.
اديب محقّق سيد على خان مدنى، در شرح اين قسمت، سخنى دارد ۲ كه مؤيد همين نگاه است. گفتار او در اين باره، همانند سخن زمخشرى ۳ در ذيل آيه سه و چهار سوره آل عمران است.
با اين كه مفاد بند «ب» مورد اتّفاق جمهور اديبان كهن است، در اين ميان علاّمه طباطبايى و زمخشرى مورد تهاجم علمى قرار گرفتند. برخى با پندار سرايت انديشه «فرق بين مفاد تنزيل و اِنزال» از تفسير و حديث به اديبان مفسّر، زمخشرى را مبدأ اين مبنا پنداشتند و وجود جايگاهى ادبى براى اين مبنا را انكار نمودند. حال آن كه با نقل گفتار برجستگان و ستارگان ادب تازى، بطلان آن آشكار مى‏گردد.
اين پژوهش در سه فصل سامان مى‏يابد: 1. مبناى ادبى بحث در گفتار اديبان تازى،
2. مباحث تحليلى مسئله، 3. شبهات و مناقشات مسئله.

مبناى ادبى بحث در گفتار اديبان تازى

در آغاز چكيده برداشت خود را از گفتار پيشوايان ادب و لغت مى‏آوريم، تا خواننده گرامى با خراش ذهنى لازم، به درنگ در اقوال آنان بنشيند:
باب تفعيل غالباً به معناى تكثير است و براى اين معنا وضع شده است. از اين رو، اصل در كاربرد باب تفعيل دلالت بر معناى تكثير است. ليكن دو نكته را نبايد از نظر دور داشت:
الف. همچنان كه ممكن است خصوصيات موارد استعمال در گونه كاربرد هر واژه يا هيئت يا تركيبى تأثير بگذارد، خصايص موارد كاربرد باب تفعيل نيز بسا موجب تفاوت‏هايى در گونه‏هاى

1.. زيرا آن شب از يك سو شب تفصيل امور مجمل است (فيها يفرَق كلّ أمر حكيم) و از سوى ديگر شب نزول دفعى قرآن است، خواه نزول دفعى قسمتى از قرآن كه مقدَّر شده كه در مدّت يك ساله نازل گردد، يا نزول كلّ قرآن باشد.

2.. وى در شرح عبارت «أنزلتَه ... تنزيلاً» مى‏نويسد: «تنزيلاً مصدر جار على غير الفعل ناب عن انزالاً، لأنّه قياس مصدر اُنزل، و إيثاره عليه للاشارة إلى كيفية إنزاله على النبي صلي الله عليه و آله و هو إيحائه إليه تدريجاً، لما في التنزيل من الدلالة على التدرّج و التكثير، بخلاف الإنزال، فإنّه أعمّ من أن يكون دفعة أو تدريجاً، و ذلك لما روي: أنّ الله ‏ تعالى أنزل القرآن دفعة واحدة من اللوح المحفوظ إلى السماء الدنيا، فحفظته الحَفَظة أو كتبته الكتبة في الصحف، ثمّ نزّله منها إلى النبي صلي الله عليه و آله منجّماً موزَّعاً، على حسب المصالح و ...» (رياض السالكين، ج ۵، ص ۴۱۲).

3.. زمخشرى در باره آيه «نَزَّلَ عليك الكتاب بالحق مصدقا لما بين يديه و أنزل التوراة و الانجيل ... و أنزل الفرقان» مى‏گويد: «فإن قيل"نزل الكتاب" و "أنزل التوراة و الانجيل ؟" قلت: لأنّ القرآن نُزِّل منجّما و نَزَل الكتابان جملة» (تفسير الكشّاف، ج ۱، ص ۱۷۴).

صفحه از 72