مبانى ادبى فرق « انزال » و « تنزيل » - صفحه 60

علاوه آن چه از سخن حريرى و جماعت حكايت شد، به خوبى نمايان مى‏سازد كه آنان نه تنها خود بر اين معنا صحّه مى‏نهند، بلكه اصل آن را از مسلّمات در لغت مى‏شمارند و وجود ضبط «جدَّرَ» را بر اساس آن تخطئه مى‏كنند.
تا اين جا علاوه بر اشاره به اجماع و اتّفاق ستارگان مكتب بصره و كوفه و رأى جمهور اديبان كهن، گفتار بيش از پنجاه تن از امامان و برجستگان ادب و لغت، به صورت مستقلّ يا ضمنى نقل شد؛ البته اين تمام آن چيزى است كه خود بدان‏ها دست يافتيم.

فصل دو: مباحث تحليلى مسئله

علاوه بر توضيحاتى كه در ذيل متن عبارت سيبويه و ديگر لغت‌شناسان گذشت، برخى مباحث تحليلى ديگر را در اين فصل تقديم مى‏گردد:

1. معناى وضعى باب تفعيل

عبارات ياد شده از ستارگان ادب تازى، به وضوح معناى وضعى هيئت باب تفعيل را به روشنى بر مى‏نمايد و اين كه اين باب براى معناى تكثير و مبالغه بنيان نهاده شده است؛ زيرا عباراتشان نوعاً از چند صورت بيرون نيست:
الف. يا چون سيبويه، ابو على فارسى، ابن سيده و مانند اين‌ها، عباراتشان صريح در اين معنا است. براي نمونه به گزيده‏اى از عبارت سيبويه اشاره مي‌شود: «باب دخول فعَّلتُ على فعَلتُ لا يشرَكُه في ذلك أفعلتُ ... تقول: كسَرتُها، فإذا أردت كثرة العمَل قلت: كسَّرتُه ... التخفيف في هذا جائز ... إلاّ أنّ فعَّلتُ إدخالها ههنا لتبين الكثير وقد يدخل في هذا التخفيف، كما أنّ الرِكبة و الجِلسة قد يكون معناهما في الركوب و الجلوس، و لكن بينوا بها هذا الضربَ فصار بناءً له خاصّاً، كما أنّ هذا بناء خاصّ للتكثير».
در اين عبارت، سيبويه معناى وضعى ـ و به اصطلاح موضوع له ـ وزن تفعيل را تكثير مى‏داند ليكن منافاتى ندارد كه گاهى براى غير تكثير هم به كار رود؛ همچنان كه وزن «فِعلة» مانند «جِلسة» وضع نوعى‏اش براى دلالت بر نوع نشستن است، ولى گاهى با قرينه، در معناى ديگر مانند مطلق جلوس به كار مى‏رود. همين طور كاربرد هر واژه يا هيئت يا تركيب ديگرى در معانى مجازى، كه منافاتى با وجود معناى وضعى و حقيقى ندارد. هم‌چنين جمله شرطيه «لمّا أردتَ التكثيرَ بنيتَ المصدر على هذا كما بنيتَ فَعَلتَ على فَعَّلتَ» نشان از قياسى بودن باب تفعيل براى افاده تكثير دارد.
ب. و يا با تلميحى روشن به عبارت سيبويه، نشان از معناى ياد شده دارد. نمونه‏اش، عبارت

صفحه از 72