مبانى ادبى فرق « انزال » و « تنزيل » - صفحه 65

مراتبِ نزول دفعى و تدريجى و اِحكام و تفصيلِ قرآن و اين‏ كه هر يك از گونه‏هاى نزول با چه ويژگى‏هايى بوده و با طىّ چه مراتب و مراحلى تنزّل يافته و يا در مراحل تنزّل از مقام امّ الكتاب ـ به تناسب عالَم و ظرف نزولش ـ در چه جامه و قالبى تمثّل يافته است؛ همه اين‌ها پرسش‏هايى است كه در مسير پژوهش نبايد از نظر دور داشت.
4. نه با اخلاق علمى و نه با مقتضاى گستره و ژرفاى قرآن مى‏سازد كه در برخورد با مسئله فرق بين مفاد اِنزال و تنزيل به محض برخورد با برخى معضلات و موارد استعمال سؤال‌برانگيز و نكته‌دار قرآنى، با سهل‌انگارى و شتاب‌زدگى و انكار آن، صورت مسئله را پاك نماييم و خود را در جهل مركّب نگه داريم؛ بويژه با وجود روايات متعدّد و اخبار وارده از جمعى از صحابه و تابعان كه چنين مطلبى را يا از سنّت گرفتند و يا از ظهور لُغوى تنزيل و تفاوتش با انزال، در عصر نزديك به زمان نزول قرآن، بدين نتيجه مشترك رسيدند.

6. تصحيح برداشتى از چند منبع لغوى

مايه شگفتى است كه برخى پژوهش‏گران قرآنى ـ به رغم اعتراف به مراتب فضلشان ـ با برداشتى نا استوار از عبارات صحاح، قاموس، مصباح و لسان العرب پنداشتند «كه از نگاه واژه‌شناسان و اديبان عرب اين تفاوت در معناى انزال و تنزيل سخن استوارى نيست! » ۱. حال آن كه با نقل عبارات اين چهار تن، اعتقاد راسخشان به مبناى ياد شده را به روشنى دريافتيد. تنها در اين جا چند نكته را مى‏افزاييم:
الف. پژوهش در لغت و كتب مربوط، بايد با عنايت به اصول و مبانى فقه اللغة و قواعد قياسى و اطّرادى آن همراه باشد؛ زيرا معمولاً لُغَويان براى پرهيز از اطناب، تنها تعهّد به ذكر جهات سماعى دارند و نكات قياسى و اطّرادى را به وضوحشان و به دانش‏هايى چون صرف و نحو وا مى‏نهند، و حدّ اكثر به ذكر در برخى موارد بسنده مى‏كنند.
ب. بنا بر اين وقتى مى‏گويند: «نَزَّله» و «أنزله» و «استنزله» به يك معناست، و يا «نَزَلَهُم و بِهم و عليهم» را به «حَلَّ» تفسير مى‏كنند، مقصود ترادف كلّى نيست، بلكه مقصود ترادف نسبى و هم‌معنايى آن‌ها در اصل تعديه است. امّا خصايص هر يك از گونه‏ها يا باب‏ها محفوظ است و هر يک تفاوت‏هاى جزئى و روشنى نسبت به ديگرى دارد.
ج. از ديگر شواهد سخن ما تفسير «تَنَزَّلَ» ـ در كلام فيروز آبادى و جوهرى و ابن منظور ـ به «نَزلَ في مهلة» است؛ با اين ‏كه «تَنَزَّلَ» مطاوعه «نَزَّلَ» است. به همين جهت زبيدى در شرح اين مقطع از كلام فيروز آبادى مى‏گويد: «و كأنّه رام به الفرق بينه و بين أنزل ...»
۲.
د. تكرّر عبارات هر يك از اين چهار تن و ديگر لغويان با مضامينى چون: «جهَّزتُ عليه،

1.ر. ك: آفاق تفسير، ص ۲۳۸

2.الكلّيات، ج ۱، ص ۱۹۶؛ ابو البقاء مى‏گويد: التنزّل: النزول على مهَل، لأنّه مطاوع نزّل

صفحه از 72