مختار کسي است که مردم را به سوي محمّد بن حنفيه دعوت ميکرد. آنان که مختاريه (مختار و يارانش) بودند، به کيسانيه ناميده شدند. لقب مختار، کيسان بود. مختار بدين جهت به کيسان لقب يافت که نام رئيس پليس او، يعني ابوعمره کيسان بود. گفته شده بدين جهت به کيسان لقب يافت که کيسان نام يکي از غلامان حضرت امير عليه السلام بود. وي همان کسي بود که مختار را براي طلب خون امام حسين عليه السلام وادار و او را به مکان قاتلان حضرت راهنمايي ميکرد. او محرم اسرار مختار و بر امر او غالب بود. هيچ خبري از دشمنان امام حسين عليه السلام به او نميرسيد که در فلان خانه است، مگر اين که وي متوجّه آن شخص ميشد و تمام آن خانه را خراب ميکرد و هر موجود زندهاي را که در آن خانه بود ميکشت. هر خانهاي را که در کوفه خراب شده بود وي آن را خراب کرده بود (اين به ضربالمثلي تبديل شده بود که هر گاه شخصي فقير ميشد ميگفتند: ابوعمره داخل خانهاش شده است) کار او به جايي رسيده بود که شاعر در بارهاش گفت:
إبليس بما فيه خير من أبي عمرة / يغويك و يطغيك و لا يطغيك كسره؛
شيطان با آن همه شيطنتهايي که دارد باز هم از ابوعمره بهتر است / شيطان تو را گمراه و سرکش ميکند ولي تو را دچار شکست و خرابي نميکند ۱.
روايات مذمّت مختار
الف. دروغگويي
اخباري در باره دروغگويي وي وجود دارد که البته اکثر آنها در کتب رجالي و حديثي و تاريخي اهل سنّت است. براي نمونه تعدادي را ذکر ميکنيم. در اين روايات، دروغ بستن وي به خدا و رسول الله صلي الله عليه و آله و امام سجاد عليه السلام آمده است:
1. الطبقات الکبري: از امام باقر عليه السلام در باره مختار سؤال شد. حضرت مقابل باب کعبه ايستاد و مختار را لعن کرد. پس مردي به ايشان گفت: فدايتان شوم! او را لعن ميکنيد در حالي که تنها در راه شما کشت و انتقام گرفت. پس حضرت فرمودند: همانا مختار، کذّابي بود که به خدا و رسولش دروغ ميبست ۲.
2. الاصابه: ابن حبّان در معرّفي و ترجمه صفيه، دختر ابوعبيد ثقفي، در شمار راستگويان و ثقات مينويسد: «او خواهر مختار است. مختار کسي است که مدّعي نبوّت در عراق بود. قويترين مطلب همان است که مسلم در صحيح خود از اسماء دختر ابوبکر آورده است که در