دچار خلط در معناي حبّ فراوان و عبادت شده و در نتيجه، توسّل و احترام به بزرگان دين را که از روي محبّت صورت ميگيرد، پرستش آنها و شرک دانسته است.
پس صرف توسّل ـ آن چنان که وهابيان ميگويند ـ شرک نيست، بلکه اگر کسي با اعتقاد به ربوبيت اهل بيت: آنان را زيارت کند يا توسّل به آنان بجويد، مشرک ميشود؛ زيرا به دو واجب الوجود اعتقاد داشته است. امّا اگر کسي آنان را واسطه درگاه الهي و مؤثّر در اين عالم بداند، و بر طبق آيه (قُل لَّا أَمْلِكُ لِنَفْسي نَفْعًا وَ لَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ الله؛ بگو كه من مالك نفع و ضرر خويش نيستم مگر آن چه خدا خواسته است)۱، بگويد به اذن خداوند تأثيرگذار هستند، در اين صورت، عمل او نه تنها شرک نيست، بلکه بهترين مصداق و نمونه توحيد است و خود قرآن نيز فرموده به درگاه الهي وسيله اخذ کنيد:(وَ ابْتَغُوا إِلَيهِ الْوَسيلَة)۲.
خواندنِ غيرِ خداوند تعالي
مخالفان توسّل به آياتي استناد ميکنند که دعا و خواندن غير خدا را مضر، بدون سود و موجب گمراهي معرّفي ميکنند. در اين جا فقط به ذکر دو نمونه از آنها اکتفا ميکنيم:
(وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لا يسْتَجيبُ لَهُ إِلي يوْمِ الْقِيامَةِ وَ هُمْ عَنْ دُعائِهِمْ غافِلُونَ؛ و كيست گمراهتر از آن كه به جز اللّه چيزي را به خدايي ميخواند كه تا روز قيامت به او جواب نميدهد، كه بتان از دعاي بتپرستان بيخبرند)۳.(وَ لا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا ينْفَعُكَ وَ لا يضُرُّكَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذاً مِنَ الظَّالِمينَ؛ به جاي اللّه، خداياني را كه نه به تو سود ميرسانند و نه زيان، مخوان. اگر چنين كني، از ستمكاران خواهي بود)۴.
طبري در مورد اين آيه ميگويد: «خداوند در اين آيه ميفرمايد چه کسي گمراهتر از بندهاي است که پروردگاري غير از خدا را ميخواند و دعايش تا روز قيامت برآورده نميشود... دعايش هيچ گاه برآورده نميشود؛ چون سنگ، چوب و مانند اينها هستند» و در مورد جمله (وَ هُمْ عَنْ دُعائِهِمْ غافِلُونَ) ميگويد: «الهههايي که اينها ميخوانند، در غفلت هستند؛ چون نه ميشنوند و نه سخن ميگويند و نه ميانديشند... اين نوع بيان، توبيخي است براي مشرکاني را که موجوداتي که نه ميفهمند و نه تعقّل دارند ميپرستند و ترک عبادت کسي را که تمام نعمتها از اوست ترک ميکنند. و گفته شده با بيان "من لا يستجيب له"، بني آدم را که اختيار دارد از الههاي که از جمادات است خارج نموده است. اگر چنين نميکرد، مثلاً بندگاني را که در خدمت ملوک هستند نيز تحت اين حکم قرار ميگرفت، در حالي که کلام را به گونهاي بيان کرده که اين حکم [مشرک بودن] در مورد اين گروه جاري نشود» ۵.
1.اعراف / ۱۸۸
2.مائده / ۳۵
3.احقاف / ۵
4.يونس / ۱۰۶
5.جامع البيان في تفسير القرآن، ج ۲۶، ص ۴