نصيبم کني؛ همان طور که در حال حيات پيامبر نصيب اصحاب وي ميفرمودي. پروردگارا! من با وسيله قراردادن پيامبرت به سوي تو روي ميآوردم... ۱.
نکته
آلباني در برخورد با رواياتي که در مشروعيت توسّل وارد شده است، با تضعيف راويان سعي در ردّ روايت مينمايد. در حالي که بسياري از اشکالات او، وارد نيست و يا روايت از طرق ديگر تقويت ميشود. اين تحقيق، ظرفيت نقد روايي را ندارد. از اين رو، علاقهمندان را به کتاب محمود سعيد ممدوح با نام رفع المنارة لتخريج احاديث التوسّل و زيارة ارجاع ميدهيم.
خاتمه
با بررسي اشکالات وارده از سوي وهابيان به اين نتيجه ميرسيم که وهابيان در معناي عبادت دچار اشتباه شده و در نتيجه توسّل به آبرومندان درگاه الهي و واسطه قرار دادن ايشان نزد خداوند را شرک ميدانند. وهابيان، واسطه قرار دادن براي دريافت فيض الهي را با پرستش بت و درخواست فيض از موجودات بي جان خلط نموده و در نتيجه، عمل متوسّلين به درگاه الهي را با عمل بتپرستان قبل از اسلام برابر دانسته و حکم قتال با مشرکان را بر متوسّلين به در گاه خداوند از طريق آبرومندان بارگاه الهي، تسرّي دادهاند.
با توجّه به گفتههاي علماي وهابيت و احاديث وارده در اين موضوع، بر هيچ پژوهشگر منصفي پوشيده نميماند که توسّل بر بزرگان و کساني که نزد خداوند تعالي وجهه و مقامي دارند، يک کار عقلايي است که تخداوند سفارش کرده و پيامبر و صحابه به اين روش عمل نمودهاند و در نتيجه، سيره سلف صالح نيز چنين بوده است و بدعت در دين به شمار نميرود؛ زيرا ايشان، آبرومندان الهي را به خودي خود با قدرت فياضيت نميداند، بلکه آنها را واسطهاي براي دريافت رحمت الهي ميدانند و قدرت کامل را تنها براي خداوند بخشنده مهربان قائل هستند و نه غير.
ما با توسّل به رسول معظّم اسلام صلي الله عليه و آله و ائمّه اطهار عليهم السلام که نزد خداوند وجهه و آبرو دارند، رحمت الهي را به سوي خود جلب ميکنيم و هيچ يک از ايشان را به تنهايي با قدرت نميدانيم.