پس حقيقت شفاعت، ضميمه کردن نفوذ شافع و قدرتش يا تأثير كلامش براي خواسته ديگري است، تا به اين وسيله او را تقويت کند و نتيجه مطلوب حاصل گردد ۱.
شفاعت در اصطلاح، وساطت پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و اولياي خدا در روز قيامت براي بخشش خطاها يا گناهان و يا ارتقاي درجه مؤمنان است. امّا هنگامي که مالكيت مطلقه و اختيار كامل در روز قيامت براي خداست، پس هيچ کس نميتواند در امور تصرّف نمايد و تغيير يا تبديل يا تحريفي در امور به وجود آورد: (يوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيئاً وَ الْأَمْرُ يوْمَئِذٍ لِلَّهِ)۲.
در نتيجه، در اين روز، شفاعت فقط از جانب خداي عزيز، بدون واسطه، يا با واسطه اوليائش ـ که خواست خدا در ايشان متجلّي است و از جانب خودشان خواستهاي ندارند و به امر خداوند عمل ميکنند ـ است: (يوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ)۳۴.
توسّل
در ابتداي بحث براي درک معناي جامع و مانع توسّل، اين واژه را در کتب لغت بررسي ميکنيم.
«وسيله» به معناي تقرّب و نزديکي است ۵. در نظر خليل بن احمد فراهيدي، «وسلتُ الي ربِّي وسيلة» يعني: عملي که موجب نزديکي به خداوند شود، انجام دادم. او ريشه اين لغت را را از «وسل» و توسّل با نامه يا نزديکي به کسي را، نزديک شدن به آن فرد با آن وسايل ميداند ۶.
لبيد در شعري ميگويد:
أري الناس لا يدرون ما قدر أمرهم / بلي، كلّ ذي لبّ إلي الله واسل ۷؛
مردم را ميبينم که قدر کارشان را نميدانند / بله، هر عاقلي به سمت خدا وسيله ميجويد.
ابن منظور نيز تحت مادّه «وسل» وسيله را منزلت نزد مَلِك و درَجه و نزديکي بيان ميکند و ميگويد: «وَسَّل فلانٌ إِلي الله وسِيلةً إِذا عَمِل عملًا تقرَّب به إِليه؛ به وسيلهاي به خدا رسيد که عملي که موجب تقرّب به خدا ميشود انجام دهد».
1.التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج ۶، ص ۸۲ و ۸۳
2.انفطار / ۱۹
3.طه / ۱۰۹
4.التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج ۶، ص ۸۴ و ۸۵
5.قاموس قرآن، ج ۷، ص ۲۱۸
6.كتاب العين، ج ۷، ص ۲۹۸
7.ديوان لبيد، ص ۲۵۶