پاسخ به شبهه وهابيت در باره حرمت توسّل - صفحه 135

در حديث محجن بن الأدرع آمده است: رسول خدا صلي الله عليه و آله وارد مسجد شد و ديد مردي که نمازش را خوانده بود مي‌گويد: «اللهم اني أسئلك بالله الواحد الاحد الصمد الذي لم يلد و لم يولد و لم يكن له كفواً أحد، أن تغفر لي ذنوبي انّك أنت الغفور الرحيم؛ خدايا! من از تو که خدايي هستي که جز تو خدايي نيست، احد و صمد هستي که نه مي‌زايد و نه زاييده شده است و نه براي او مانندي يافت مي‌شود، درخواست مي‌کنم که گناهان مرا ببخشي که همانا تويي آمرزنده مهربان». پس پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: «قد غفر له. قد غفر له. قد غفر له ثلاث مرات» ۱.
و با سند ديگري مشابه همين روايت نقل کرده شده که پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: «لقد سأل الله باسمه الأعظم الذي إذا سئل به أعطي و إذا دعي به أجاب؛ او خدا را به وسيله اسم اعظمش خواند که اگر به آن اسم خوانده شود اجابت مي‌کند و اگر از او چيزي خواسته شود عطا مي‌کند ۲.

توسّل به قرآن

در باره توسّل به قرآن، يک نمونه مي‌آوريم:
طبراني از عمران بن حصين از رسول الله صلي الله عليه و آله روايت مي‌کند: «اقرؤوا القرآن واسئلوا الله به قبل أن يأتي قوم يسئلون الناس به؛ قرآن را بخوانيد و از خدا به وسيله آن سوال کنيد، پيش از آن که گروهي بيايند و به وسيله آن از مردم سؤال کنند» ۳.

توسّل به اعمال صالح

در آيات و روايات است که انسان مي‌تواند براي رسيدن به خواسته‌اي يا دفع ضرري، به اعمال خالصي که براي خداوند انجام داده است، متوسّل شود. مانند اين آيه که صابران، فرمانبرداران و انفاق‌کنندگان را چنين توصيف مي‌کند:
(الَّذِينَ يقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ)۴.
در اين آيه «فاء» عاطفه سببيه۵ و جمله «اغفر لنا» در محلّ رفع، معطوف بر جمله «آمنا» است ۶، يا «فاء» فصيحه و جمله، جواب شرط

1.مسند احمد، ج ۴، ص ۳۳۸

2.مسند احمد، ج ۵، ص ۳۶۰

3.المعجم الكبير، ج ۱۸، ص ۱۶۷؛ وهابيت، مباني فکري و کارنامه عملي، ص ۲۳۰، به نقل از: مسند احمد، ج ۴، ص ۴۴۵

4.آل عمران / ۱۶

5.. عباس حسن، در كتاب نحو الوافي (ج ۳، ص ۴۶۴) مي‌گويد: «فاء در بسياري از موارد علاوه بر ترتيب و تعقيب، دلالت بر سببيت نيز مي‌کند؛ به اين صورت که معطوف، مسبّب معطوف عليه است. و اين غالباً در دو صورت روي مي‌دهد: عطف جمله و معطوف، مشتق يا جواب شرط مقدّر باشد.

6.الجدول في إعراب القرآن، ج ‏۳، ص ۱۲۸ و ۱۲۹

صفحه از 148