نتيجه
خانم آرزينا لالاني در اين کتاب، بخصوص در بخش حديثي آن، در ارائه مطالب، قدم به قدم پيش رفته است و در چينش مطالب و اطلاعات و گرفتن نتايجي که مورد قبول هر مخاطبي باشد بسيار سنجيده عمل نموده است؛ به طوري که منطبق با معيارهاي عقل و انديشه باشد. همان طور که بيان شد نقطه قوّت اثر تحقيقي خانم لالاني، بهرهگيري گسترده از آثار كلاسيك تشيّع و تلاش براي نشان دادن نقش امام محمد باقر عليه السلام در سالهاي بعد از قيام عاشورا و مشاجرات سياسي ـ عقيدتي زمانه است.
از جمله مزيّتهاي موجود در اين فصل توجّه به جزئيات و حواشي و بهرهگيري از آنها، حتي در حدّ يک اشعه از نور، براي روشن شدن حقيقت است. ما عموماً فلّهاي مطالب را بيان ميکنيم و فلّهاي هم نتيجه ميگيريم و چه بسا در اين راستا خطايي هر چند کوچک که پيدا شود امّا ساير نتايج و حقايق را تحت شعاع قرار دهد. امّا خانم لالاني با ذکر جزء به جزء و تثبيت هر مرحله، در حالي که از نتايج پيشين نوعي اطمينان خاطر حاصل شده و حکم پشتيبان براي نتايج آتي است، نتيجه ميگيرد.
بي طرفي و نداشتن تعصّب خود، دليلي ديگر بر موفّقيت است؛ چرا که هدف، يافتن حقيقت است و اگر حقّي وجود دارد بايد هويدا شود و نيازي به تعصّب نيست و اگر حقي نيست پس تعصّب از چه روست. از جهتي چه بسا تعصّب، حقيقت را به عقب ميراند و مخاطب را به اشتباه مياندازد در حالي که نور حقيقت بايد پر فروغ، نماينگر خود باشد.
رويکرد خانم لالاني در اين فصل کتاب کاملاً توصيفي ـ تاريخي است و اطلاعات مستند گردآوري شده را با روشهاي نوين نقد تاريخ، به تحليل و بررسي نشانده است. به طور کلي اين اثر نشان ميدهد كه چگونه مفهوم امامت بر اساس قرآن و سنّت پيامبر تبيين شده است. تأكيد بر ماهيت وراثتي امامت بسيار به موقع و مهم بود؛ چرا كه افراد زيادي در آن زمان به اين باور رسيده بودند كه اين نهاد تنها مسئلهاي سياسي است. اين اثر همچنين اين ديدگاه امام باقر عليه السلام را ميکاود كه امام «علم» دارد. اين رويكرد بود كه سنگ بناي حقوق و كلام شيعي گرديد و در سالهاي آتي از حلقه پيروان او صادر شد و در زمان پسر امام جعفر صادق عليه السلام تبلور يافت.
در اين نوشتار، با نگاهي نو به تاريخ حديث عصر امام محمّد باقر عليه السلام، مبتني برشيوههاي پژوهش و نقد تاريخ، بررسي شده است که در جاي خود قابل اهميت و ارزشمند است.