کتاب «انديشههاي کلامي علّامه حلّي»
درآمد
خاورشناسان از ديرباز به ديدگاههاي کلامي اهل سنّت توجّه کرده و آنها را مورد مطالعه قرار دادهاند و در دائرة المعارف اسلام هم به تفصيل به مباحث کلامي اشاره کردهاند، امّا اغلب، فقط ديدگاههاي متکلّمان اهل سنّت را در اين موضوعات در نظر گرفتهاند. پرداختن به آراي کلامي عالمان شيعي، امري بسيار متأخر در مطالعات خاورشناسان است و به نظر ميرسد ويلفرد مادلونگ، خاورشناس آلماني، از جمله نخستين نويسندگان در اين موضوع است که خود نقشي اثرگذار در شکلگيري آثار بعدي در اين موضوع داشته است. مادلونگ در مقالهاي به نام «علم کلام امامي و معتزلي» که به سال 1970 ميلادي منتشر شد، طرح کلي تکامل علم کلام شيعي را در مقايسه با پيشرفتهاي مشابه در علم کلام معتزلي بررسي کرد. پس از او، دو اثر مهم
ديگر، که هر دو به فارسي درآمدهاند، مطرح است. نخستين اثر پژوهش مارتين مکدرموت در بررسي همهجانبه و تطبيقي انديشههاي سه متکلّم بزرگ شيعي، صدوق (م 381 ق)، مفيد (413 ق) و سيد مرتضي (436 ق) در کتاب انديشههاي کلامي شيخ مفيد است. در کنار برخي مقالات، اثر مهم دوم، انديشههاي کلامي علامه حلّي است که به وسيله خانم زابينه اشميتکه به عنوان رساله دکترا و با راهنمايي مادلونک در سال 1990 ميلادي به پايان رسيد. خانم اشميتکه فصل نخست اين کتاب را به زندگينامه علامه اختصاص داده است. در فصل دوم کتاب، 126 اثر منسوب به علّامه حلّي را به همراه شرحها يا ردّيههايي آنها، معرّفي و در فصل سوم به موضوعات کلامي، مانند عدل، نبوت، صفات خداوند، فنا، اعاده، وعد و وعيد از ديدگاه معتزله، اشاعره و علّامه حلّي پرداخته است و در يک مقايسه تطبيقي کوشيده است تا موارد اتفاق و اختلاف آن را با دو ديدگاه پيشگفته روشن کند ۱. در اين جا يک نظر ايشان را از اين کتاب طرح و با آن چه از استاد انديشمند دانشکده علوم حديث فرا گرفته شده بررسي ميکنيم.