روش‌شناسي تفسير « المنير في العقيدة و الشريعة و المنهج » - صفحه 194

مذهب و رويکرد فقهي

مؤلّف، مذهب حنفي دارد ۱. در ذيل آيات فقهي، بدون تعصّب به يکي از چهار مکتب مشهور اهل سنت، نظر آن‌ها را نقل مي‌کند و گاهي نقد و بررسي مي‌کند. البته در برخي موارد بدون نقل آراي مکاتب ديگر، ديدگاه و برداشت خود را از آيه مي‌آورد. نکته قابل توجه اين است که مفسّر جز در مواردي بسيار محدود، نظر فقها يا مفسّران شيعي را بيان نمي‌کند. و به نظر مي‌رسد اين بي توجّهي به آراي شيعه تا حدودي آگاهانه صورت گرفته است. براي نمونه، در آيه وضو که در ادامه خواهيم آورد، ايشان نظر شيعه را بيان نمي‌کند و تنها نظرات مکاتب مشهور اهل سنّت را بيان و نقد مي‌کند.

انگيزه نگارش

ايشان در مقدّمه تفسير انگيزه خود را از نگارش اين تفسير، نياز مردم به تفسيري خلاصه، ساده و کاربردي ذکر مي‌کند و مي‌نويسد:
در ميان گروه‌هاي مختلف از زن و مرد که از نظر فرهنگي در حدّ متوسّط هستند علاقه و نياز شديدي به فراگرفتن محتواي کتاب الهي احساس کردم. مسلمان با عمل به قرآن حجّت بر او تمام مي‌شود و در مورد قرآن و عمل به آن از او سؤال مي‌شود. بنا بر اين، تصميم گرفتم تفسيري ساده، خلاصه و به دور از پيرايه‌ها و تمايلات شخصي بنويسم. پس در بيان مستقيم معناي آيه تلاش کردم به گونه‌اي که پس از خواندن آن، مقصود آيه در ذهن انسان نقش بندد. و اين مهم‌ترين گام در موفقّيت يک تفسير است ۲.

منابع تفسير

در مقدّمه و پاورقي‌هاي تفسير، به منابع و مآخذي اشاره شده است که برخي از آن‌ها، بيشتر و برخي کمتر استفاده شده است. اين منابع را مي‌توان به چند دسته تقسيم کرد:
1. تفاسير مختلف: مانند تفسير کبير فخر رازي، تفسير قرطبي، تفسير ابن کثير، الکشّاف، طبري، بحر المحيط، المنار، تفسير آلوسي و بغوي، غرائب القرآن، تفسير بيضاوي، تفسير خازن، تفسير نسفي، درّ المنثور، جواهر طنطاوي، تفسير شيخ شلتوت و صفوة التفاسير صابوني.
از اين تفاسير، تفسيرهاي قرطبي، رازي، ابن کثير، الکشّاف و طبري بيشترين استفاده شده است ۳.

1.روش‌هاي تفسير قرآن، ص ۲۸۵؛ شناخت‌نامه تفاسير، ص ۲۶۹؛ آشنايي با تاريخ تفسير و مفسّران، ص ۳۸۷

2.التفسير المنير، ج ۱، ص ۸ و ۹

3.پژوهش‌هاي قرآني، ص ۳۱۴

صفحه از 226