براي تبيين مراد و مقصود الهي، بيشتر از شيوه قرآن به قرآن استفاده کرده است. البته گاهي از روايات نيز بهره برده است.
براي نمونه، در مورد تسبيح رعد در آيه (وَ يسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ)۱ به آيهاي از قرآن استناد ميکند و طبق آن آيه تسيبح رعد را با زبان حال ميداند:
رعد با زبان حال نه زبان قال، خداوند را از شريک داشتن و ناتوان بودن منّزه ميداند و خضوع براي خداوند و تسليم شدن در برابر قدرت و حکمتش را اعلام ميکند؛ همانطور که خداوند ميفرمايد: (إِنْ مِنْ شَيءٍ إِلاَّ يسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُمْ )۲، و ملائکه پروردگارشان را تسبيح ميگويند و او را از صاحب داشتن و فرزند داشتن منّزه ميدارند ۳.
يا در تفسير آيه (اللَّهُ يبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يشاءُ وَ يقْدِرُ وَ فَرِحُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا فِي الْآخِرَةِ إِلاَّ مَتاع)۴ ميگويد:
اين آيه، رزق در دنيا را مشخّص ميکند که به ايمان و کفر تعلق ندارد؛ چون بر اساس حکمت و عدل، روزي ميدهد. رزق مؤمن را تنگ ميکند به جهت امتحان آزمايش و زياد شدن اجر او، و روزي را بر کافر به تدريج وسعت ميبخشد به دليل سنّت استدراج. و زياد شدن روزي کافر، دليل بر راضي بودن پروردگار از او نيست و تنگ شدن روزي مؤمن دليل بر اهانت و خشم بر او نيست). دو آيه در تأييد سخنش ميآورد: (أَ يحْسَبُونَ أَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مالٍ وَ بَنين * نُسارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيراتِ بَلْ لا يشْعُرُونَ)۵؛ (وَ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيثُ لا يعْلَمُونَ)"۶۷.
و در ادامه تفسير آيه، نعمتهاي دنيا را نابود شدني و زائل شدني معرّفي کرده و روايت زيبايي از رسول خدا ميآورد: «دنيا در مقابل آخرت، مانند انداختن رنگي در دريا است؛ نگاه کن که به چه چيز (رنگ)، باز ميگردد) ۸.
9. احکام فقهي و نکات کاربردي براي زندگي
اين بخش که بدون استثنا پيوسته پس از تفسير آيات به چشم ميخورد، بيشتر نکات فقهي و احکامي است که از آيات برداشت شده است. البته نکتههاي عقيدتي، اخلاقي و تربيتي نيز در آن ديده ميشود. به عبارت ديگر، مفسّر پيامهاي آيات را در اين جا ميآورد. هدف از اين بخش، کاربردي نشان دادن آيات قرآن است. به همين دليل، بعد از تفسير آيات، جايگاه و اهميت ويژهاي دارد جالب است بدانيد مطالب اين بخش با تفسير آيات مخلوط شده و گاهي تکرار همان