روش‌شناسي تفسير « المنير في العقيدة و الشريعة و المنهج » - صفحه 211

2. نمونه‌هايي از برداشت فقهي از مطالب غير فقهي

طبق آيه (الَّذينَ ينْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ميثاقِهِ وَ يقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يوصَلَ وَ يفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُون)۱ نقض عهد را حرام مي‌داند و مي‌نويسد: «جايز است انسان، عهدي را بر خود واجب کند. و نقض امر واجب، از نظر شرع و عقل حلال نيست و بين مسلمان و غير مسلمان يک‌سان است». و در آخر به آياتي استناد مي‌کند که خداوند نقض عهد را سرزنش کرده است: (يا أَيهَا الَّذينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُود)۲ و (وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيانَةً فَانْبِذْ إِلَيهِمْ عَلى‏ سَواءٍ إِنَّ اللَّهَ لا يحِبُّ الْخائِنين۳ . و نهايت خيانت ورزيدن را نقض عهد، معرّفي مي‌کند ۴.
ذيل آيه (وَ لا تَشْتَرُوا بِآياتي‏ ثَمَناً قَليلاً وَ إِياي فَاتَّقُون)۵، موضوع مزد گرفتن براي تعليم قرآن را مطرح مي‌کند و آن را جايز مي‌داند و مي‌نويسد: «گاهي علما از اين آيه مسئله مزد گرفتن براي آموزش قرآن را بيان مي‌کنند». زهري و اصحاب رأي، مزد گرفتن را جايز نمي‌دانند؛ زيرا تعليم قرآن از واجبات است که به نيّت و اخلاص نياز دارد همان گونه که براي نماز و روزه مزدي داده نمي‌شود. و خداوند نيز مي‌فرمايد: (وَلا تَشتَروا بآياتي ثَمَناً قليلاً). جمهور علما غير از حنيفه، مزد گرفتن براي تعليم قرآن را جايز مي‌دانند؛ زيرا در روايتي که ابن عباس مي‌گويد «حديث الرُقيه» و بخاري نيز نقل مي‌کند چنين آمده است: «سزاوارترين چيزي که براي آن مزد گرفته مي‌شود تعليم کتاب خداست. و قياس آن با نماز و روزه باطل است. چون تعليم قرآن اثرش به غير معلّم نيز مي‌رسد و با عبادت که مختص فاعل است اختلاف دارد» ۶.

توجّه خاص به مشکلات جامعه

وهبه زحيلي به مشکلات جامعه توجّه دارد و از مسائل فقهي نکاتي را بيرون مي‌کشد که مشکلات جامعه را در بر دارد. همين توجّه به مشکلات جامعه نشان مي‌دهد که تفسير ايشان اجتماعي است.
براي نمونه، ايشان آيات تحريم شراب را تعميم داده است و مواد مخّدر را هم حرام معرّفي مي‌کند؛ زيرا دليل حرام شدن شراب ضرر زدن به بدن انسان است و مواد مخدر نيز به بدن انسان ضرر مي‌رساند. و اين مطلب را اين گونه شرح مي‌دهند:
هر چيزي که مست‌کننده باشد، کم يا زياد، حرام است و تفاوتي ندارد از عصاره انگور يا چيز ديگري باشد و در صورت خوردن واجب است او را حد بزنند. هم‌چنين

1.بقره / ۲۷

2.مائده / ۱

3.انفال / ۵۸

4.ج ۱، ص ۱۲۴

5.بقره / ۴۱

6.ج ۱، ص ۱۶۴

صفحه از 226