مفهوم‌شناسي زيارت در فرهنگ اسلامي - صفحه 230

در واقع، کذب، تهمت و مشابه آن دو نيز، نوعي انحراف از حق و تمايل به باطل است؛ چنان‌که ابن‌فارس و برخي ديگر، براي بيان چرايي اطلاق «زور» بر کذب، همين‌گونه استدلال كرده‌اند: «الزُّور: الكذب؛ لأنه مائلٌ عن طريقَةِ الحقّ» ۱.
معناي چهارم، نوعي تصويرسازي ادبي است که کتب لغت، چگونگي اين تصويرسازي را بيان‌ كرده‌اند و با وجود گوناگوني تعابير و تطبيقات آن، همه هدف واحدي دارند که همانا نمايش نوعي انحراف در اندام انسان يا برخي از حيوانات است.
نکته جالب آن است که برخي، مانند ابن‌منظور که معناي اساسي و پايه اين واژه را سينه و صدر قرار مي‌‌دهد نيز، خود به اين امر توجّه دارد و مي‌‌گويد: «الزَّوَرُ مَيلٌ في وسط الصدر، و يقال للقوس زَوْراءُ لميلهَا» ۲.
در مفهوم سنگ مانع هنگام حفر چاه نيز، همين تصويرسازي اتفاق مي‌افتد و در حقيقت مي‌توان گفت که به اين سنگ، زور اطلاق مي‌شود؛ زيرا سبب انحراف و گردش در مسير كندن چاه است.
بر اين اساس، براي آشكارشدن مفهوم اين واژه، مي‌توان تمامي معاني بيان‌شده در کتب لغت را اين‌گونه شرح داد:
هر چند معاني مطرح‌شده در کتب لغت بسيار مي‌نمايد و تفاوتي آشكار ميان تعابير و مصاديق آن وجود دارد؛ اما اصل واحد در معناي «زور»، همان گردش و انحراف از چيزي يا تمايل به‌سوي چيز ديگر است.

مشتقات زيارت در کتب لغت

زيارت از مشتقات معروف و رايج واژه «زور» است؛ چنان‌که برخي از اصحاب لغت، به سبب اين اشتهار معناي آن را شرح نداده‌اند ۳۴ و برخي فقط به تبيين معناي متعارف آن اکتفا كرده‌اند ۵.
براي تطبيق معناي «زور»، بر مشتق رايج و مشهور زيارت ‌‌‌‌(ديدار) مي‌توان از قيد تمايل و کشش به (‌سوي) مزور (زيارت‌شونده) ـ‌ هم‌چنين اراده و قصد براي ديدار ـ استفاده نمود، چنان‌که «فيومي»‌ و «طريحي» بدان تصريح کرده‌اند: «الزِّيارَةُ فِي الْعُرْفِ قَصْدُ الْمَزُورِ إِكْرَاماً لَهُ و اسْتِئْنَاساً بهِ» ۶.

1.معجم مقائيس اللغة، ج ‌۳، ص ۳۶

2.لسان العرب، ج ‌۴، ص ۳۳۴

3.المحيط في اللغة، ج ‌۹، ص ۸۲

4.. در كتاب المحيط في اللغة اين ‌گونه آمده است: «الزِّيارَةُ: مَعْرُوْفَةٌ».

5.المصباح المنير، ج ‌۲، ص ۲۶۰

6.المصباح المنير، ج ‌۲، ص ۲۶۰؛ مجمع البحرين، ج‌۳، ص ۳۲۰

صفحه از 239