در نتيجه، هر ديداري زيارت نيست؛ بلکه زيارت ديداري است که همراه با تمايل، کشش و اراده ديدار باشد. در حقيقت، تفاوت ميانِ واژگاني، چون «رؤيت»، «نظاره» و ... با زيارت تبيين ميگردد و زيارت مفهومي اخص از واژگان مشابه خويش مييابد.۱
زيارت در قرآن کريم
در هفت آيه از آيات قرآن، واژه «زور» يا مشتقات آن وجود دارد. با درنظرگرفتن آياتي كه مفهومي مشابه دارند، ميتوان گفت كه فقط دو معنا از معاني «زور» در قرآن به كار رفته است:
کذب و انحراف از حق
در چهار آيه، مفهوم زور مقابل حق قرار گرفته است و مصاديقي، چون کذب، مجالس باطل و... براي آن مطرح شده است:
الف. ذ?لِكَ وَ مَنْ يعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ أُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعَامُ إِلاَّ مَا يُتْلَي? عَلَيكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ۲.
در اين آيه با توجه به سياق آيه و رواياتي كه در تفسير آن بيان شده، مفهوم واژه «زور» انحراف از حق است ۳ که اصل کلي تمايل و انحراف در آن وجود دارد.
ب. وَ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلاَّ إِفْكٌ افْتَرَاهُ وَ أَعَانَهُ عَلَيهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاءُوا ظُلْماً وَ زُوراً۴.
در اين آيه، «زور» به معناي کذب است که يکي از معاني رايج اين واژه است؛ چنانکه علامه طبرسي ميگويد: «فَقَدْ جاؤُوا ظُلْماً وَ زُوراً، أي: فقد قالوا شركاً و كذباً حين زعموا أن القرآن ليس من الله» ۵.
البته همانگونه که در بحث لغوي نيز گفته شد، مفهوم کذب بر معناي اساسي «زور» (انحراف و تمايل) منطبق است.
ج. الَّذِينَ يظَاهِرُونَ مِنْكُمْ مِنْ نِسَائِهِمْ مَا هُنَّ أُمَّهَاتِهِمْ إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلاَّ اللاَّئِي وَلَدْنَهُمْ وَ إِنَّهُمْ لَيقُولُونَ مُنْكَراً مِنَ الْقَوْلِ وَ زُوراً وَ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ۶.
در اين آيه نيز، «زور» به معناي کذب است ۷.
د. وَالَّذِينَ لاَ يشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَاماً۸.
۱.. نکته: در فرهنگ زبان فارسي نيز، اين تفاوت در تعبير وجود دارد و همگان بر اين امر واقفاند که ديدار مفهومي غير از ديدن است. ر.ك: فرهنگ فارسي عميد، ج ۱، ص ۹۸۹. «ديدار: ملاقات، روينمودن»؛ «ديدن: نگاه کردن، نگريستن».
۲.حج / ۳۰
۳.ر.ك: مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ۷، ص ۱۳۱؛ تفسير الصافي، ج ۳، ص ۳۷۷؛ الميزان في تفسير القرآن، ج ۱۴، ص ۳۷۲
۴.فرقان / ۴
۵.مجمع البيان، ج ۷، ص ۱۲۶
۶.مجادله / ۲
۷.ر.ك: همان، ج ۹، ص ۳۷۲
۸.فرقان / ۷۲