أبيه و عند قبر أمه بما يدعو لهما» ¹. عن أحدهما عليه السلام: «انه من زار قبر أخيه المؤمن فاستقبل القبلة و وضع يده علي القبر و قرأ (انا أنزلناه في ليلة القدر) سبع مرات، أمن من الفزع الأكبر» ². عن محمد بن‌ مسلم أنه قال: «قلت لأبي‌ عبد الله عليه السلام: الموتي نزورهم؟ فقال: نعم. قلت: فيعلمون بنا إذا أتيناهم؟ فقال: إي و الله إنهم ليعلمون بكم و يفرحون بكم و يستأنسون إليكم. قال: قلت: فأيّ شيء نقول إذا أتيناهم؟ قال: قل: اللهم جاف الأرض عن جنوبهم و صاعد إليك أرواحهم، و لقّهم منك رضواناً، و أسكن إليهم من رحمتك ما تصل به وحدتهم، و تؤنس به وحشتهم، إنك علي كل شيء قدير» ³. قال رسول الله صلي الله عليه و آله : «نهيتكم عن زيارة القبور فزوروها فإن في زيارتها تذكرة» ⁴.⁵
كاربرد «زيارت» درباره مردگان، به اين چند حديث منحصر نيست؛ بلکه ابواب متعدّدي در منابع شيعه و اهل سنّت به اين مهم و تبيين آن اختصاص يافته است.⁶
با توجّه به استفاده يك‌سان از واژه «زيارت، در باره احيا و اموات، اين تصور که در مفهوم پايه‌اي زيارت، نوعي تمايل از ظاهر به باطن وجود دارد، ⁷ تصوري صحيح به نظر نمي‌رسد؛ چرا که كاربردي اين‌ گونه، منکر اين‌چنين نگرشي است؛ اما براي توجيه چرايي اين يك‌ساني بايد گفت، از آن جا که در فرهنگ اسلامي، ‌انسان موجودي ابدي است و مرگ، آغاز زندگي حقيقي او در عالم بي‌نهايت است؛ بنا بر اين، طبيعي است که براي خطاب به او، چه هنگام حضورش در اين دنيا و چه هنگام رهايي‌اش از بند تعلّقات مادي، تفاوت چنداني ـ‌ جز در امور محدود ظاهري، آن هم در نگاه عاميانه‌ ـ يافت نشود.⁸
اين مهم در روايات شيعه در زمينه زيارت، به‌خوبي تبيين شده است؛ چنان‌که امام صادق عليه السلام مي‌فرمايد: «من زارنا بعد مماتنا فكأنما زارنا في حياتنا» ⁹.