انگاره‌هاي خاورشناسان و احاديث توحيد - صفحه 247

بت‎ها‎ را عبادت و براي آن‌ها قرباني مي‏کرده است. ب. زماني پيامبر پرستش بت‎ها‎ را ترک کرد که از عرب‏هاي متأثر از يهود، اثر پذيرفت.
او در پاسخ مي‌گويد:
نخست. اين حديث، نه اصل دارد، نه سند و حديثي شاذ و منکر است.
دوم. اين روايت ضعيف، با مفاد روايات معتبر و معروفي در اين باره متعارض است؛ مانند روايتي که بخاري در کتاب بدء الوحي به نقل از عايشه آورده است که رسول خدا، شب‎ها‎ي متعدّدي در غار حرا عبادت مي‌كرد.
سوم: اجماع مصادر تاريخي، مثل البداية و النهاية و الکامل في التاريخ و کتب سيره مثل سيره ابن‎اسحاق، سيره ابن‎هشام و سيرة النبوية بر اين امر دلالت مي‌كند که نبي صلي الله عليه و آله ، هيچ ‌گاه بت‎ها را عبادت و بر ايشان قرباني‎ نكرده است.
او مطالبي از علما در باره مؤلّف کتاب اصنام نقل مي‏‎‏کند و مي‏‏گويد:
ابن‎کلبي که گيوم به کتاب او استناد کرده، فردي رافضي است و علماي علم رجال، او را فردي بي‎اعتبار و مجروح مي‏‏دانند؛ مانند مؤلّف معجم الادباء. وي در باره او مي‏‏گويد: «او مشهور به غلو در تشيّع است». احمد ابن‎حنبل نيز مي‌گويد: «وي صاحب دو کتاب سيره و نسب‌شناسي است؛ ولي کسي حاضر نيست، از او حديث نقل کند».
در ادامه، ديدگاه علماي ديگر، از جمله «اشهب» را بيان مي‏‏كند و مي‏‏گويد: «از نظر اشهب، نبايد با رافضي‏ها سخن گفت و از ايشان روايت نقل كرد». هم‌چنين، ابن ‎حماد حنبلي در باره او بر اين اعتقاد است؛ چون او کمي‏‏ به شيعه گرايش دارد، کسي از او حديث نقل نمي‏‏کند.
نويسنده اين بحث را به همين شکل رها و به اين استدلال‌ها بسنده کرده است. از بررسي سند کتاب که بگذريم و اين که چگونه اين کتاب به ما رسيده است، نويسنده در پاسخش، دو نكته را ناديده گرفته است:
1. براي بحث رجالي اين حديث، کتب تاريخي، مثل معجم ‌الادباء را انتخاب کرده است؛ در صورتي ‎که بهتر بود، از کتب رجالي معروف اهل سنّت، مثل کتاب مجروحين و ثقات ابن ‎حبان، الجرح و التعديل رازي، الکامل في الضعفاء عبد الله بن ‎عدي، کتاب عقيلي و ... استفاده مي‏‏کرد.
2. با توجّه به نقل‌قول‏ها، مشخّص نكرده‏ است كه‏ ابن‎کلبي رافضي است يا شيعه؛ اگر رافضي است، منظور از رافضي، چه کساني هستند؟ و اگر شيعه است، جزء شيعيان غالي است يا کمي‏‏ به شيعه گرايش دارد؟ البته علّت مخالفت برخي علما، مثل احمد بن‎ حنبل با ابن‎ کلبي، به اين دليل

صفحه از 255