انگاره‌هاي خاورشناسان و احاديث توحيد - صفحه 253

شروط صحّت حديث، يعني اتصال سند و عدالت راويان و خوش‌حافظه‌بودن را دارند؛ ولي منبع اسفار تورات، کتابي است که عزرا آن را نوشته که وي قرن‎ها‎ پس از حضرت موسي عليه السلام مي‏‎‏زيسته است و سند گفته‏هايش منقطع است. به همين جهت، تناقضات آن زياد است؛ به‌ گونه‌اي که دانشمندان يهود نتوانسته‏اند،‏ آن‌ها را جمع‌بندي كنند.
سپس نتيجه مي‏‏گيرد كه به اين ترتيب، ادعاهاي هر سه مستشرق باطل است و بنا بر اين، نبي صلي الله عليه و آله توحيد را از دانشمندان اهل کتاب اقتباس نكرده است؛ زيرا معطي شيء، نمي‏‏تواند فاقد آن باشد.
عزيه طه مشخّص نکرده است با چه مبنايي به بررسي تطبيقي کتب منبع دين اسلام و يهود پرداخته است؟ هم‌چنين در اين محور، مواردي را بي ‎پروا و در حدّ يک ادّعا به کتب حديثي علماي اهل سنّت و تورات نسبت داده‌ است، بي‌ آن که مستندسازي كرده باشد. در باره منابع حديث نبوي ـ‌ با توجه به اينک ه ايشان، مبنايش پاسخ‌دهي از ديدگاه اهل سنّت بوده است‌ ـ منابعي مثل صحيح بخاري و صحيح مسلم را نام برده، غافل از اين که اشکالي که وي به منابع يهود وارد كرده، بر اين کتاب‎ها‎ نيز وارد است؛ زيرا اين نگاشته‏ها نيز، سال بعد از رحلت نبي صلي الله عليه و آله نوشته شده است؛ پس از آن که يک قرن، نگارش حديث ميان اهل سنّت ممنوع بود و حتي افراد سنّي مذهب نيز، به نقد صحيحين پرداخته‏اند‏.
البته اين نکته گفتني است كه حتي با وارد ‌بودن نقد به صحيحين، باز هم مستندات اسفار يهود، تاب مقابله با مطالب يادشده صحيحين را ندارد.

بررسي تطبيقي توحيد و تنزيه انبيا در اسلام و يهود

او در چهار محور به بررسي تطابقي بين توحيد و تنزيه انبيا در اسلام و يهود مي‏‏پردازد:
1. توحيد به خدا و شرک ‌نداشتن به او؛
2. يکتايي خدا در عبادت و نهي از دوگانه‌پرستي؛
3. شبيه‌نبودن خدا به مخلوقاتش؛
4. منزّه ‌دانستن انبيا و رسل از شرک و فسق.
او براي هر يک از اين بحث‎ها‎ي چهارگانه، مستنداتي از آيات و منابع حديثي مسلمانان و اسفار تورات مي‏‏آورد و در پايان اثبات مي‏‏کند که دعوي اقتباس آموزه‏هاي اسلام از تورات، دعوي

صفحه از 255