طور کلي مهارتهاي اجتماعي، مهارتهايي هستند که در تعاملات ميانفردي به کار برده ميروند.
فيليپس (1998 م) ميگويد:
«کسي داراي مهارت اجتماعي است که با ديگران طوري ارتباط برقرار کند که بتواند به حقوق، الزامات، رضايت، رضايت خاطر يا انجام وظايف خود در حد معقولي دست يابد، بي آن که حقوق، الزامات، رضايت خاطر يا وظايف ديگران را ناديده بگيرد و در عين حال بتواند در اين موارد، مبادلههاي باز و آزاد با ديگران داشته باشد» ۱.
اشلانت و مک فال (1985 م) به اين نکته اشاره کردهاند:
«مهارتهاي اجتماعي عبارت است از فرايندهاي مرکبي که فرد را قادر ميسازد به گونهاي رفتار کند که ديگران او را باکفايت تلقي کنند. مهارتها، تواناييهاي لازم براي انجام رفتارهاي هدفمند و موفقيتآميز هستند» ۲.
مک گواير و پرستيلي (1981 م) ميگويند:
«مهارتهاي اجتماعي به رفتارهايي گفته ميشود که شالوده ارتباطهاي موفق رو در رو را تشکيل ميدهند» ۳.
همان گونه که اشاره شد، مهارتهاي اجتماعي (مهارتهاي ارتباطي) توانايي برقراري ارتباط مطلوب و سالم (به صورت کلامي يا غير کلامي) با ديگران به منظور دستيابي به حقوق، خواستهها و نيازهاست. اين مهارت يکي از زيرشاخههاي مهارتهاي زندگي است که از دو مهارت «ارتباط مؤثر» و «مهارت روابط ميانفردي» تشکيل ميشود. مهارت ارتباط مؤثر، به فرد کمک ميکند تا بتواند به صورت کلامي و غير کلامي متناسب با فرهنگ، جامعه و اوضاع محيطي، خود را بيان کند؛ بدين معنا که بتواند افکار، عقايد، خواستهها، نيازها و هيجانهايش را ابراز، و هنگام نياز، از ديگران کمک و راهنمايي درخواست کند. مهارت روابط ميانفردي، به ايجاد روابط مثبت و مؤثر فرد با انسانهاي ديگر کمک ميکند. روابط فرزندان و والدين، معلم و دانشآموزان، همکاران و ... نمونههايي از روابط ميانفردي هستند.
زوج مهارت ارتباط مؤثر / روابط بينفردي، مهارتهايي است که به برقراري ارتباط مطلوب و مؤثر ياري ميرساند. داشتن مهارتهاي ارتباطي، زمينه رشد فردي و اجتماعي را فراهم ميکند و موجب رضايتمندي، سلامت روان و دستيابي به حقوق ميشود.
مهارت زندگي در «نهج البلاغه»