براي اين که انسان بتواند با ديگران به خوبي ارتباط برقرار کند، بايد از لحاظ روحي آمادگي داشته باشد: «أَلَا وَ إِنَّ اللِّسَانَ بَضْعَةٌ مِنَ الْإِنْسَانِ فَلَا يسْعِدُهُ الْقَوْلُ إِذَا امْتَنَعَ وَ لَا يمْهِلُهُ النُّطْقُ إِذَا اتَّسَعَ وَ إِنَّا لَأُمَرَاءُ الْكَلَامِ وَ فِينَا تَنَشَّبَتْ عُرُوقُهُ وَ عَلَينَا تَهَدَّلَتْ غُصُونُه؛ آگاه باشيد، زبان، پارهگوشتى است از اين پيكر انسان؛ هرگاه آمادگى در انسان نباشد، زبان هم ياراى نطق ندارد و هنگام آمادگى، نطق مهلتش نمىدهد. ما فرمانروايان سخنيم و رگ و ريشه آن در ميان ما استوار و محكم شده، و شاخههايش بر ما سايه افكنده است۱».
علم و آگاهي
سخن بايد با علم و معرفت بيان شود و گوينده سخن بايد از محتواي سخن اطلاع داشته باشد. سخني که بدون علم و آگاهي گفته شود، تباهکننده زندگي است.
حضرت علي عليه السلام افراد را از گفتن چيزي که نميدانند نهى فرموده است؛ زيرا ممکن است آن سخن دروغ باشد و در چنين حالتي ميان افراد بي اعتمادي پديد ميآيد. افزون بر آن، انسان بايد از گفتن هر آن چه ميداند نيز خودداري کند؛ زيرا ممکن است گفتن برخي سخنان، باعث به خطر انداختن زندگي افراد شود. در حکمت 382 نهج البلاغه حضرت علي عليه السلام ميفرمايد: «لَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ بَلْ لَا تَقُلْ كُلَّ مَا تَعْلَمُ فَإِنَّ اللَّهَ فَرَضَ عَلَى جَوَارِحِكَ كُلِّهَا فَرَائِضَ يحْتَجُّ بِهَا عَلَيكَ يوْمَ الْقِيامَةِ؛ آن چه نمىدانى مگو، بلكه همه آنچه را مىدانى نيز مگو؛ زيرا خداوند بر اعضا و جوارح تو واجباتى قرار داده كه در قيامت از آنها بازخواست خواهد كرد».
شيوايي و رسايي سخن
يکي ديگر از ويژگيهاي سخن گفتن مؤثر، شيوايي و رسايي آن است. شيوايي و رسايي سخن موجب جذابيت و شيريني آن، و در نتيجه زمينهساز پذيرش بهتر از سوي مخاطب ميشود. در خطبه 87 نهج البلاغه حضرت علي عليه السلام اين مطلب را به زيبايي در وصف پرهيزگاران بيان کرده است: «يقُولُ فَيفْهِمُ وَ يسْكُتُ فَيسْلَم؛ آن جا كه لازم است، سخن ميگويد و [حق را به مخاطبان، به خوبى[ تفهيم مىكند و آن جا كه لازم نيست، سكوت مىكند و سالم مىماند».
از ديدگاه مولاي متقيان، پرهيزگاران سخن را آن گونه ادا ميکنند که مخاطب بفهمد. سخن گفتن اين افراد از روي جهل نيست و سکوت و سخن گفتن آنها در مسير رضاي حق است.
عفّت کلام و آراستگي سخن
سلامت و عفّت کلام، از ديگر عوامل سخن شايسته است. رعايت اين مهم، که برخاسته از ادب، عزّت نفس و رشد شخصيتي گوينده است، موجب تقويت احترام متقابل و جذابيت گفتار ميشود.