رسيدن امام در مدينه ايراد شده است. در آغاز، امام على عليه السلام به همه مردم در باره امتحاناتى كه در پيش رو دارند هشدار مىدهد و دوران به خلافت رسيدن خويش را به زمان مبعوث شدن پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله تشبيه ميفرمايد. ايشان سپس از تغيير و تحولاتي که قرار است در جامعه اسلامي رخ دهد سخن به ميان ميآورد و به مردم يادآورى مىكند به مطالعه تاريخ اسلام و اقوامى كه پيش از اسلام مىزيستند بپردازند و از سرنوشت آنها عبرت گيرند.
مهارت آمادهسازي
آمادهسازي، يکي از عوامل اصلي تعامل اجتماعي است. آمادهسازي موجب جلب توجه افراد و ايجاد انگيزش ميشود و آنها را به سوي وقايع آينده هدايت ميکند. آمادهسازي، يکي از بخشهاي بسيار مهم تعامل ميانفردي است و در برخوردهاي اجتماعي اوليه اهميت فراواني دارد؛ زيرا شروع خوب، نيمي از انجام دادن کار است ۱.
در ادبيات، اين بحث با عنوان «حُسن مَطلع» (حسن ابتدا) مطرح شده و از نمونههاي بلاغت به شمار ميآيد. حسن مطلع به سخني گفته ميشود که مطبوع و مصنوع و به گونهاي باشد كه مستمع را در همان آغاز، به سوي خود جلب كند، و در اشتياق و انتظار شنيدن بقيه كلام نگه دارد. اين نكته افزون بر اين كه سخن را مىآرايد، مستمع را نيز در قبول كلام بعدى آماده ميکند. حضرت علي عليه السلام در خطبهها و نامههاي خويش به اين موضوع توجه ويژه داشت و طوري سخن ميگفت که مخاطبان، مشتاق شنيدن حرفهاي بعدي ايشان بودند ۲.
براي نمونه، امام وقتى مىشنود که خوارج مىگويند «لا حكم الّا للَّه» چنين ايراد سخن ميفرمايد: «كَلِمَةُ حَقٍّ يرَادُ بِهَا بَاطِلٌ نَعَمْ إِنَّهُ لَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّه وَ لَكِنَّ هَؤُلَاءِ يقُولُونَ لَا إِمْرَةَ إِلَّا لِلَّهِ وَ إِنَّهُ لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ يعْمَلُ فِي إِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ وَ يسْتَمْتِعُ فِيهَا الْكَافِرُ؛ لا حكم إلّا للّه، سخن حقّى است كه آن را تحريف كردهاند، و معناى باطل از آن اراده شده است. آرى، حكم، مخصوص خداست، ولى اين گروه مىگويند حكومت و فرماندهى مخصوص خداست، حال آن كه به يقين، مردم نيازمند امير و حاكمى هستند، خواه نيكوكار باشد يا بدكار، (اگر دسترسى به حاكم نيكوكارى نداشته باشند، وجود امير فاجر از نبودن حكومت بهتر است)؛ اميرى كه در حكومتش، مؤمن به كار خويش بپردازد، و كافر از مواهب مادى بهرهمند شود۳».
ميان جمله اول و جملات ديگر ارتباط و تناسب نزديکي برقرار است، به گونهاي که مخاطب با شنيدن جمله اول، که به نظر ميرسد تأييد خوارج است، کنجکاو ميشود بداند ادامه سخن چيست و چه مطالبي بيان خواهد شد.
1.همان، ص۱۶۵ ـ ۱۹۴
2.امام علي بزرگترين خطيب تاريخ، ص۲۸۵ ـ ۲۸۶
3.نهج البلاغه، خطبه ۴۰