سخنى درباره حديث « نحن معاشر الانبياء لانورث » - صفحه 53

اساس، تعبير اول مخالف قرآن و تعبير دوم موافق آن است. در آيات متعدد قرآن، سخن از پيامبرانى است كه ارث از خود به جاى نهادند. امّا تعبير دوم با قرآن موافقت دارد، چرا كه بر اساس آن، پيامبران، صدقه اى به جا نمى گذارند كه به فرزندانشان برسد. البته اين حكم براى تمام مردم است. ولى ويژگى مهم پيامبران درآن است كه بازماندگانشان ـ حتى در نهايت فقر و عسرت ـ اجازه استفاده از صدقات را ندارند، در حالى كه در مورد افراد عادّى، اگر بازماندگانشان به اضطرار بيفتند، مى توانند از صدقاتِ بازمانده از فرد متوفى، استفاده كنند.
اگر در بررسى خود پيرامون اين سخن منسوب به پيامبر، فرض را بر صحّت آن نسبت بگذاريم، در اين صورت، بايد آن را به صورتى معنا كنيم كه با قرآن، معارض نباشد.
شيخ مفيد دراين رساله، بدين گونه سخن مى گويد. وى سخن خود را بدين سان آغاز مى كند: «اگر سخن اهل سنت را بپذيريم كه پيامبر فرموده است: نحن معاشر الانبياء لا نورث ... ». در اواسط رساله نيز مى گويد: «احتمال دارد كه معناى سخن پيامبر ـ به فرض صحّت ـ اين باشد. ... ». از اين تعبيرات بر مى آيد كه شيخ مفيد در اين رساله، قصد بررسى سندى حديث را نداشته و تنها در باره دلالت آن ـ به ويژه از جهت مطابقت با قرآن ـ سخن مى گويد.
به هر حال، اين رساله با كمال اختصار، از جوانب مختلف ـ به ويژه فقه الحديث تطبيقى ـ نمونه اى بسيار خوب و بارز است.

ج ـ اين ترجمه

ترجمه رساله، بر اساس نسخه اى انجام شده كه با تحقيق آقاى مالك محمودى ـ بر اساس چند نسخه خطى و چاپى ـ و با مقدمه استاد سيدمحمدرضا حسينى جلالى، در ضمن مجلد دهم از مجموع مصنفات شيخ مفيد، توسط كنگره هزاره شيخ مفيد (سال 1413هـ.ق) منتشر شده است.
برخـى از پاورقـى هاى محقـق رسالـه، شامـل اختلاف نسخه ها است، كه به آنها اشاره نكرديم. همچنين محقق، در بخش تعليقات، سخنانى از برخى دانشمندان شيعه و

صفحه از 58