نگاهى به كتاب « جوامع الكلام فى دعائم الاسلام » - صفحه 126

ساير كتب الحديث من تصانيف مشايخنا و اسلافنا الثقات و وجوب العمل باخبارها المتصفة طرقها بأحد الأوصاف الثلاثة،أعنى الصحيح والحسن و الموثق » (ص 52 ـ 53) و درادامه چنين بيان مى داردكه اين روش عموم علماء است،امّا مؤلف «منتقى الجمان» در كتاب خود برخلاف اين سيره عمل كرده است: «و على حجيتهاعامّة العصابة وجُلُّهم و خالف فى ذلك المنتقى» (ص 53). او سپس به بيان دلايل اين اعتقاد خود پرداخته و شهرت وشيوع فراوان اين كتب را در بين علماى سلف و خلف بلاد مختلف، نقل مطالب كتب ياد شده در آثار اين علماء و اجماع ايشان را بر وثاقت و جلالت شأن آن مؤلفان را در اين باره ارائه مى نمايد و از نقل قولهاى ياد شده مثالهايى را ارائه مى دهد (ص 53)
از جمله در صفحه 54 از اينكه ابوعلى طبرسى، مؤلف تفسير مجمع البيان (متوفى 548 هجرى قمرى)، و سيدابن طاووس، مؤلف «فرج المهموم» و «الملهوف على قتلى الطفوف» (589 ـ 664 هجرى قمرى)، در كتابهايى چون «الاحتجاج» و «ربيع الشيعة» مطالب كتابهايى غير از كتب اربعه را آورده اند و به آنها اعتماد نموده اند، خبر مى دهد. ۱ نكته حائز اهميت در اينجاست كه ظاهرا با توجّه به اينكه وى نام اين دو دانشمند بزرگ را آورده و سپس تنها نام دو كتاب را ذكر كرده است، كتاب «ربيع الشيعة» را تأليف سيدابن طاووس مى دانسته، در صورتى كه برخى از علماء را عقيده بر آن است كه به خاطر تطبيق دقيق اين دو كتاب بايكديگر جز در مواردى جزئى، اين كتاب همان كتاب «اعلام الورى بأعلام الهدى» ابوعلى طبرسى است (براى آگاهى بيشتر از كيفيت اين انتساب، ر.ك الذريعة، ج 2، ص 240 ـ 242).
در اينجا مرورى اجمالى بر مطالب بيست و چهار مسأله موجود در مقدمه خواهيم

1.ـ بنابر نظر شيخ آقا بزرگ تهرانى، كتاب «الاحتجاج» از آنِ «ابو منصور احمدبن على طبرسى (متوفى ۵۸۸) است (الذريعة، ج ۱، ص ۸۱)، چنانكه در مقدمه آقاى «سيد على بحرالعلوم» بر نسخه چاپ شده اين كتاب نيز از قول بزرگانى چون «علامه مجلسى». «شيخ يوسف بحرانى» و «سيد محمدباقر خوانسارى»، مؤلف روضات الجنات، بر همين نظر تأكيد شده است (ر.ك الاحتجاج، مقدمه، ص ۷). بنابر اين به نظر مى رسد كه سيد ميرزا، يا در ضبط كنيه مؤلف اشتباه كرده، و يا اينكه ابوعلى طبرسى را مؤلف كتاب احتجاج مى داند.

صفحه از 132