سه نامه از محدث نورى به علامه سيد ناصر حسين - صفحه 149

به زير مى انداخت و مى گفت: «من ازاينان شرمنده ام، كه با حدّاقل امكانات آن روز، چه كارهاى بزرگى كردند. امّامن، با اين همه امكانات رفاهى و ابزارهاى ارتباطى، كارى درخورِ وظيفه نكرده ام».
اين گونه سخنان، آتشى از شوق درجانِ اين ناچيز مى انداخت كه براى حفظ مواريث آن عزيزان ـ يعنى مشعل هدايت ثقلين ـ بايد بيش از اينها كوشيد و انديشيد و جهت نشان داد و راه پيمود.
در اين ميان، آشنايى با گوشه هايى از حيات پر بركت بزرگ مجاهدى بى بديل، خاتم المحدّثين، ميرزا حسين نورى طبرسى (1254 ـ 1320 قمرى) بار ديگر آن فضارا در ذهن، تازه مى ساخت.اين مقدّمات، به نگارش كتابى تحت عنوان «علامه محدث نورى» (حدود 400 صفحه) و گفتارى در مقدمه «آداب زيارت» (حدود 70صفحه) انجاميد. امّا تحقيقات در مورد محدّث نورى ادامه يافت و مطالب واسنادى درباره آن عالم كم نظير به دست آمد، از جمله عكس سه نامه از محدّث نورى به مرحوم سيد ناصر حسين نيشابورى (فرزند دانشمند علامه مير حامد حسين نيشابورى صاحب عبقات الانوار)، كه در ادامه اين گفتار، متن كامل آن ها همراه با تعليقات كوتاه خواهد آمد.
بايد در هميـن جا، لطف جناب حجه الاسلام حاج شيـخ علـى اكبـر الهى خـراسانى را ـ كه عكس اين نامه ها رادر سال 1379 در اختيار نگارنده اين سطور قرار داد ـ سپاس گزارم.

2 ـ 1. درباره محدّث نورى

محدّث نورى در روز 18 شوال 1254 در روستاى «يالو» ـ در منطقه مازندران ـ ديده به جهان گشود. پدر بزرگوارش ميرزا محمد تقى نورى، از بزرگترين علما و فقهاى زمان قاجار بود، كه دهها كتاب از آثار او، زينت بخش كتابخانه هاى عمومى و شخصى است. فرزندان ميرزا محمد تقى (ميرزا هادى، ميرزا على، ميرزا حسن، ميرزاقاسم) ونيز داماد ايشان (مولى عباس نورى پدر شيخ فضل الله نورى)، جمعى ديگراز فقيهان ودانشمندان اين خانواده به شمار مى آيند. (علامه محدث نورى، ص 57ـ69).
محدث نورى، در هشت سالگى پدر را از دست داد. در اوان بلوغ، به ملازمت مولى محمد على محلاتى در آمد و در سال 1273 بااو به نجف رفت .در سال 1278 به درس شيخ عبدالحسين تهرانى حاضر شد و در سالهاى اقامت كربلا و كاظمين او را همراهى

صفحه از 165