ناجيه ام، لهذا بحمدالله بسيارى به دست آمد، خصوص از اخبار وتفسير...» (مختارى، جمع پريشان، ص 524)
وى، جهاد عظيم صاحب عبقات الانوار را كه براى دفاع از امامت بود، خدمت به «اُسّ اسلام» مى داند و آرزو مى كند كه بتواند در آن كار، مشاركت داشته باشد، چنانكه در نامه ديگر مى نويسد:
«چه عرض كنم كه چه اندازه متحسّرم از عجز از خدمت واعانت جنابعالى كه خدمت به اُسّ اسلام است. در اين مدّت تحصيل كتب، كمتر به فكر تحصيل آن رقم كتب بودم. تمام همّ در پيداكردن كتب قدما بوده والاّ ميسّر بود....» (همان، ص 529)
مـرحوم نـورى بـراى تهيـه ايـن كتابها، زحمـات عجيبى كشيد.در يكى از نامه ها به مير حامد حسين مى نويسد:
[كتاب] «نقض عثمانيه» ابن طاووس به زحمت، محلّش پيدا شد در دست غير اهلش. هر تدبير كردم در آن چند روز، به وصالش نرسيدم .باز بعضى را معيّن كردم كه بگيرند. خداوند، اين خلق را انصاف و شعور كرامت فرمايد. ضعف دين تابه اينجا رسيده كه درجواراميرالمؤمنين عليه السلام ، شخصى از اهل علم، از كتابى كه در آن تقويت دين است، مضايقه مى كند. جنابعالى به همّت عاليه ميل داريد كه از بلاد بعيده تحصيل كتب مناقب شود! (همان، ص 526)
مدّتى پس از آن، در نامه اى ديگر مى نويسد: كتاب «نقض عثمانيه» هنوز در طلسم است. شرحش طولانى است. اميدوارم آخر به دست بيايد.خداوند به اين خلق انصاف بدهد. از قرار مذكور، صاحب اين كتاب، كتابخانه معتبرى دارد كه همه از نسخ كهنه قديمه، [اند]، واحدى به آنها راه ندارد، و ابدا به سطرى از آنها منتفع نمى شود». (همان، ص 538)
در نامه اى ديگر در مورد كتابى ديگر مى نويسد: «خصائص العلويه هنوز به دست نيامد. در بغداد هست نزد خبيثى ناصبى. چندين نفر متعهّد شدند به تدبيرى بگيرند، هنوز ميسّر نشد» (همان، ص 539)
امّا تلاش او، منحصر به يافتن نسخه ها نبود. در نامه اى ديگر به تاريخ 4 شوال 1317، محدث نورى مى نويسد كه براى 24 حديث از 100 حديث كتاب «مناقب مائة» ابن شاذان ـ كه تمام احاديث آن مرسل است ـ سند پيدا كرده و آن احاديث را از حالت ارسال