خارج كرده است (مظفر حسين، سواطع الانوار، ص 91 ـ 93) ۱ در همان نامه، مرحوم نورى از كتاب «الدمعة الساكبة» سخن مى گويد كه مرحوم مولى محمد باقر كتابفروش بهبهانى، بادستورالعمل و اعانت ايشان نوشته و محدث نورى به چاپ آن كمك كرده است. (همان)
اين همه تلاش، درحالى است كه محدث نورى در مسير اين خدمت، سخت تنها است واز اين تنهايى شكوه مى كند:
«داعى را ابدا مُعينى به قدر پيدا كردن يا نوشتن ياتصحيح يك خبر نيست .تمام اينها را ـ مضافا الى تحصيل اصل كتاب با هزار زحمت ـ خود بايد بكنم. و بااين حال راضى ام كه آسوده باشم و ميسّر نمى شود.و اين باآن خيال جنابعالى خيلى تباين دارد.عصر، اگر عصر صفويه بود، معلوم مى شد.والحمدلله على كل حال و الى الله المشتكى و عليه الإتكّال» (مختارى، جمع پريشان، ص 529)
در نامه ديگر مى نويسد:
«از رساله كافيه شيخ مفيد، تا حال چند نفرند كه ملتزم شدند بفرستند. هنوز
1.ـ «سواطع الانوار فى تفريظات عبقات الانوار» مجموعه اى است از نامه هايى كه بزرگان اماميه در قرن سيزدهم و چهاردهم به مير حامد حسين و سيد ناصر حسين نوشته اند.اين مجموعه را سيد مظفر حسين گردآورده و در سال ۱۹۰۵ ميلادى به چاپ رسانده است .دراين مجموعه، نامه هايى از شخصيت هاى زير مى توان ديد:
شيخ زين العابدين مازندرانى، ميرزا محمد حسن شيرازى، ملا محمد مهدى عبدالربّ آبادى، ميرزا حسين نورى، سيد حسين طباطبايى يزدى، ميرزا محمد حسين شهرستانى، ميرزا ابوالفضل تهرانى، ملامحمد باقر دهدشتى، ملا اسدالله خويى، آقا حسن كازرونى، آقا عبدالله همدانى، سيد محمد شريف خراسانى، ميرزا جواد سبزوارى، ملامحمد حسين سلطان آبادى، سيد محمد باقر قزوينى حائرى، سيد جعفر طباطبايى حائرى، ميرزا على اكبر شيرازى، ميرزا محمد همدانى، سيداسماعيل صدر، شيخ محمد حسين مازندرانى، شيخ على مازندرانى، شيخ على خراسانى مشهدى، آقا محمد باقر بهبهانى همدانى، سيد ريحان بروجردى موسوى، شيخ الشريعه اصفهانى، سيد حسين حائرى (فرزند صاحب ضوابط)، سيد ابراهيم بن هاشم قزوينى.
اين مجموعه، خود، دانشنامه اى از رجال قرن سيزدهم و چهاردهم است. بعلاوه، ميزان ارتباط ميان علماى حوزه هاى علميه ايران وعراق با هندوستان رادر آن زمان نشان مى دهد. فوائد تاريخى، ادبى، كتابشناسى و... كه دراين نامه ها ديده مى شود، فراوان است.