نفرستادند. وضع خلق برگشته وباب اعانت بر برّ و تقوا مسدود. داعى با يَد واحدةٍ جذّاء» (همان، ص 533)
شيخ آقا بزرگ تهرانى از استاد خود چنين نقل مى كند:
«من درحالى مى ميرم كه حسرتى در دل من باقى مانده است و آن اينكه در اين سال هاى آخر عمر، كسى نديدم كه به من بگويد: فلانى! اين مقدار مال را بگير و براى قلم و كاغذت خرج كن، يا با آن كتاب بخر، يا آن را به كاتب بده تا دركارهاى تأليفى به تو كمك كند» (علامه محدث نورى، ص 185) ۱ باوجود تمام اين دشوارى ها، محدّث نورى، ارتباط علمى خود را با ديار هند ادامه داد، و پس از رحلت علامه مير حامد حسين، همچنان بافرزند دانشمند وخلف صالح او، مرحوم سيد ناصر حسين مراوده علمى داشت. اين ارتباط، يقينا در تكميل موسوعه عظيم «عبقات الانوار» مؤثر بود.بدين سان، برگ زرين ديگرى در كارنامه باقيات صالحات هر دو دانشمند بزرگوار، رقم خورد.
اين سه نامه، گوشه اى از اين مراودات را نشان مى دهد، كه در آنها، خلوص، ايثار، مجاهده، صبر، دين باورى، دفاع از مرزهاى آيين استوار الهى ـ ودر يك كلام، عمل به علم صحيح ـ را مى توان ديد.
به عبارت ديگر، اين سه نامه، مى تواند مكمّل مجموعه نامه هاى محدث نورى به مير حامد حسين (در نشريه نور علم) ونيز مجموعه نامه هاى موجود در كتاب «سواطع الانوار» باشد.
پژوهش هاى اهل تحقيق در مورد اين گونه اسناد، ابواب جديد در جهت شناخت كتابشناسى شيعى مى گشايد.
1.ـ نمونه اى از اين تنهايى محدث نورى در تهيه كتاب را، مرحوم آية الله ميرزا هادى خراسانى حائرى ـ از تلامذه ايشان ـ گزارش مى كند كه در سفرى از سامرا به كربلا مى آيد تادو كتاب مورد نظر خود را تهيه كند. پس از توسّل به امام سيدالشهداء عليه السلام، آن دو كتاب را نزد يك دستفروش در نزديك حرم مى يابد، كه در ازاى آنها ۲۲ قَران از مرحوم نورى مى خواهد. مرحوم نورى، براى تهيه آن دو كتاب علاوه بر پرداخت هزينه سفر، عبا وعمامه و قبا وحتّى كفش پاى خود رامى فروشد. آنگاه با خوشنودى تمام از دست يابى به دو كتاب، در گوشه حرم مى نشيند، تا جمعى از دوستداران ايشان با تهيه لباس و خرج سفر، ايشان را به سامرا باز مى گردانند. براى تفصيل، بنگريد به كتاب علامه محدث نورى، ص ۳۳۴ ـ ۳۳۶.