نفاق از ديدگاه اميرالمؤمنين عليه ‏السلام - صفحه 62

اين واژه در كلام اميرالمؤمنين عليه السلام برادر شرك به خدا 1 و برادر و همزاد كفر 2 معرفى شده است. بنابراين مى توان گفت: تمام آثار سوئى كه بر شرك و كفر به خداى تعالى مترتّب است 3 ، در نتيجه نفاق نيز حاصل مى شود.
حضرت على بن ابيطالب عليه السلام مى فرمايد: الإسْلامُ هُوَ التَّسليمُ، وَالتَّسلِيمُ هُوَ الْيَقينُ، وَ اليَقينُ هُوَ التَّصْدِيقُ، وَ التَّصْديِقُ هُوَ الإِقْرارُ، وَالإقْرارُ هُوَ الْعَمَلُ، وَ الْعَمَلُ هُوَ الأَداءُ، إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَمْ يَأْخُذْ دِيَنهُ عَنْ رَأْيِهِ، وَلكِن أَتاهُ عَنْ رَبِّهِ وَ أَخَذَ بِهِ. إِنَّ الْمُؤمِنَ يُرى يَقِينُهُ فِي عَمَلِهِ، وَالْكافِرُ يُرى إِنْكارُهُ فِي عَمَلِه. فَوَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ ما عَرَفُوا أَمْرَ رَبِّهِمْ، فَاعْتَبِرُوا إِنْكارَ الْكافِرينَ وَ الْمُنافِقينَ بِأَعْمِالِهم الخَبِيثَةَ 4 ..اسلام هر فرد منوط به تسليم بودن اوست، و تسليم همان يقين داشتن و يقين داشتن همان تصديق كردن وتصديق همان اقرارنمودن واقرارهمان عمل كردن و عمل همان بجاى آوردن است. شخص مؤمن دينش را از نظرورأى خود نمى گيرد، بلكه دينش از نزد پروردگارش آمده و او دينش را از حق تعالى مى گيرد. يقين مؤمن در عملش نمايان است و انكار كافر در عملش هويداست. قسم به آنكه جانم در دست اوست، فرمان پروردگارشان را نشناختند(نفهميدند) ؛ حال كه چنين است، از اعمال زشت و خبيث كافران و منافقان عبرت بگيريد.
با اين اوصاف، مسلّم است كه منافق در حيات اُخروى (برخلاف حيات دنيوى) از گروه مؤمنان جدا خواهد بود. و زمانى كه بيمارى نفاق در فرد به حدّى برسد كه ظاهرش را وسيله خدعه و نيرنگِ نسبت به خدا و ديگران قرار دهد، خداوند نيز بر قلب چنين كسى مهر مى زند. بدين ترتيب چنين كسى مصداق آيه شريفه (جاثيه، 23) است كه مى فرمايد:
« آيا كسى را ديده اى كه هوس خويش را معبود خود قرار داده و خدا او را دانسته گمراه گردانيده و بر گوش او و دلش مهر زده و بر ديده اش پرده نهاده است؟ آيا پس از خدا چه كسى او

1.ـ خوانسارى، جمال الدين، شرح غررالحكم و دررالكلم، جلد ۱، چاپ پنجم، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ ه. ش، صفحه ۱۳۰، حديث ۴۸۳.

2.ـ همان، صفحه ۱۹۱، حديث ۷۳۷.

3.ـ مجلسى، محمد باقر، بحار الانوار ، جلد ۳، صفحه ۱۱.

4.ـ مجلسى، بحار الانوار، ج۶۵، ص۳۱۱.

صفحه از 77