نفاق از ديدگاه اميرالمؤمنين عليه ‏السلام - صفحه 67

شَمَلَهُمُ الْخَوفُ، فَإِنَّهُمْ آمَنُوا بِأَلْسِنَتِهمْ وَ لَمْ يُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ، فَالإِيمانُ بِالْقَلْبِ وَ هُوَ التَّسلِيم لِلَّربِّ،... 1 .
و ايمان حالات و مراتبى دارد كه شرح آن طولانى است، از جمله اين كه ايمان دو وجه دارد: ايمان به قلب و ايمان به زبان، همچون ايمان منافقان در زمان رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلمكه چون با شمشير مغلوبشان كرد و آنان امنيت خود را از دست دادند،به زبان هايشان ايمان آوردند ولى دلهايشان ايمان نياورد. ايمان با قلب عبارت است از تسليم در برابر پروردگار...
اميرالمؤمنين عليه السلام به روشنى بيان فرمودند كه لازمه ايمان قلبى آن است كه انسان عملاً از فرمان خداوند سر برنتابد. اين در حالى است كه منافقان عهد و پيمان رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم- پذيرش ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام - را كه لازمه هدايت بود، شكستند و براى غصب آن توطئه ها كردند.

خصوصيات منافق

درباره ويژگى هاى منافق، اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: «وَ الْمُنافِقَ إِذا نَظَرَ لَها، وَ إِذا سَكَتَ سَها، وَ إِذا تَكَلَّمَ لَغا، وَ إِذَا اسْتَغْنى طَغا، وَ إذا أَصابَتْهُ شِدةٌ ضَغا. فهو قريبُ السَّخَطِ، بَعيدُ الرِّضى، يَسْخَطُ على اللَّهِ الْيَسِيرَ، وَ لا يُرْضيهِ الكَثيرُ. يَنْوِى كَثيرا مِنَ الشَرِّ وَ يَعْمَلُ بِطائِفَةٍ مِنْهُ، وَ يَتَلَهَّفُ على ما فاتَهُ مِنَ الشَّرِّ كَيْفَ لَمْ يَعْمَلْ بِه»۲. منافق، نگاهش به منظور سرگرمى، و سكوتش از غفلت و بى دقتى، و سخن گفتنش بيهوده گويى است. وقتى بى نياز شود، سركشى پيشه كند. وقتى به سختى گرفتار آيد، جزع و اظهار بى تابى كند. زود به خشم آيد، دير رضايت دهد، به آسانى بر خدا خشمگين شود. عطاى زياد الهى او را راضى نسازد. شر زيادى را نيّت مى كند، برخى از آن را به عمل مى رساند و بر شرّى كه از دست او رفته، حسرت مى خورد كه چگونه بدان عمل نكرده است.
در حديث فوق، بى نيازى و تمكن مالى و مادى را از عوامل سركشى منافق مى داند.

1.ـ بحارالانوار، ج۶۵، ص۲۶۵.

2.ـ بحارالانوار، جلد ۷۵، ص ۵۰ ـ ۵۱.

صفحه از 77