نفاق از ديدگاه اميرالمؤمنين عليه ‏السلام - صفحه 68

اين از گرفتارى هاى بزرگ بشر است كه با اندك قوّت و قدرتى در مال و فرزندان يا در علم و توانايى عقلى و ... چنان بر خود غرّه شود كه اعطاكننده اصلى تمام آن نعمات را به دست فراموشى بسپارد. نيز منافق به گاه سختى، جزع وفزع فراوان مى كند و ـ العياذباللّه ـ خداوند را مقصّر و عامل اصلى مشكلاتش مى داند. در حالى كه سختى ها و گرفتارى ها، مشكلات و مصائب و در يك كلام، «ابتلائات»، بنابر حكمت بى انتهاى خداى تبارك و تعالى قرار داده شده است، تا معادن وجودى انسان صيقل يابد و صدق و اخلاص وى در عبادت و بندگى آشكارتر شود.
على عليه السلام از قول رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم در نامه اى نوشته است:
«أَتَخَوَّفُ عَلَيْكُمْ مُنافِقا عَلِيمَ اللِّسانِ، يَقُولُ ما تَعرفُونَ وَ يَعْمَلُ ما تُنْكِروُن» 1 . بر شما مى ترسم از منافقى كه مى داند چگونه سخن بگويد. آنچه را كه مى پسنديد، مى گويد و بدان چه نمى پسنديد عمل مى كند. در همين نامه امام عليه السلام معاويه را از نمونه هاى تناقض در گفتار و كردار و «منافق ابن المنافق» معرفى كردند و به مردم هشدار دادند كه مبادا به زبان پر نيرنگ او فريفته شوند، تا جايى كه امام ضلالت را در جاى امام هدايت بنشانند كه همين مايه هلاكت قطعى امت است.
در كلام ديگر، اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد: فَاعْتَبِرُوا إِنْكارَ الْكافِرينَ وَ الْمُنافِقينَ بِأَعْمالِهم الخَبِيثَةَ 2 . از انكار كافران و منافقان به وسيله اعمال زشتشان، پند گيريد.
آن حضرت در مقايسه ميان زبان فرد مؤمن با فرد منافق مى فرمايد: ...و انَّ لسان المؤمن من وراء قلبه و انَّ قلب المنافق من وراء لسانه. لأنَّ المؤمن اذا اراد أن يتكلم بكلام تدبّره فى نفسه، فان كان خيراً أبداه و ان كان شرّاً واراه و انَّ المنافق يتكلم بما أتى على لسانه، لا يدرى ماذا له و ماذا عليه، و لقد قال رسول الله صلى الله عليه و آله وسلم: لا يستقيم ايمان عبد حتى يستقيم قلبه ،و لا يستقيم قلبه حتى يستقيم لسانه. 3

1.بحارالانوار، جلد ۱، ص ۱۱۰.

2.ـ بحارالانوار، جلد ۶۵، ص ۳۱۱.

3.ـ شريف رضى، نهج البلاغه، ترجمه سيد جعفر شهيدى، چاپ چهاردهم، تهران، شركت انتشارات علمى و فرهنگى، ۱۳۶۸ ه. ش، ص ۱۸۱.

صفحه از 77