نفاق از ديدگاه اميرالمؤمنين عليه ‏السلام - صفحه 71

مى گذارد. در حالى كه فقط گناهان و بدى هاى ديگران را مى بيند و با افشاى آن، مردم را به باد استهزاء و تحقير مى گيرد.
الْمُنافِقُ وَقِحٌ غَبىٌّ مُتَمَلِّقٌ شَقِىٌّ.۱منافق گستاخ و بى شرم، سفيه و سبك مغز، تملق كننده و بدبخت است. (و تملّق آن است كه به زبان اظهار دوستى و يك جهتى كند و در دل چنين نباشد). حديث ديگر، مبيّن شك و ترديد دائمى است كه روح و جان منافق را مى آزارد:
كُلُّ مُنافِقٍ مُريبٌ.هر منافقى در شك و ترديد است.۲
منافق به اقتضاى روشى كه در پيش گرفته، همواره دچار تزلزل و اضطراب است. اضطراب او ناشى از آن است كه فكر مى كند اگر اهل ايمان بر اهل كفر پيروز شوند و ظفر يابند، برخلاف خواسته باطنىِ اوست. و اگر با اهل ايمان مخالفت نكند، ممكن است هم كيشان كافرِ او از او برنجند و او را رسوا سازند. اگر اهل كفر بر اهل ايمان پيروز شوند، مجبور خواهد شد با كفّار همراهى كند. به علاوه نگران است كه اين پيروزى ديرى نپايد، پيوسته در حالت شكّ و ترديد و بدگمانى و نگرانى است. در حديث ديگرى امام اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد:
اَلْمُنافِقُ مَكُورٌ مُضِرٌّ مُرْتابٌ. منافق، بسيار مكركننده و زيان رساننده و بدگمان است.۳ از نشانه هاى منافق آن است كه نسبت به مؤمنان بدگمان باشد، به آنان بسيار زيان رساند و با آنان مكر كند. و چه بسا به خاطر مكر او مؤمنان نيز نسبت به او بدگمانند. همچنان كه در خطبه 194 نهج البلاغه مى فرمايد:
... يَتَلَـوَّنُونَ أَلْوانا وَ يَفْتَنُّونَ افتِنانا و يَعْمِدُونَكُمْ بِكُـلِّ عِمادٍ، و يَرْصُدونَكُم بِكُلِّ مِـرْصادٍ... ... پى در پى رنگ مى پذيرند و راهى را نپيموده راه ديگرى مى گيرند، هر وسيلتى را براى گمراهيتان برمى گزينند، و از هر سو بر سر راهتان مى نشينند.
در ادامه خطبه در وصف منافقان آمده است كه به هنگام طمع خود را نوميد نمايند.

1.ـ همان، جلد ۲، ص ۶۴، حديث ۱۸۵۳.

2.ـ همان، جلد ۴، ص ۵۲۹، حديث ۶۸۵۵.

3.همان، جلد ۱، ص ۳۴۰، حديث ۱۲۸۹.

صفحه از 77