نفاق از ديدگاه اميرالمؤمنين عليه ‏السلام - صفحه 72

براى نزديكتر شدن به طمع و آز خود، تظاهر به نوميدى كنند و نااميدى و بى نيازى به مال مردم را وسيله رسيدن به هدفشان قرار دهند.
... يقولونَ فَيُشَبِّهوُن، و يَصِفُونَ فَيُمَوِّهونَ، قَدْ هَوَّنُوا الطَّريقَ وَ أَضْلَعُوا الْمَضِيقَ... ... مى گويند و به خلاف حق تقرير مى كنند، ومى ستايند و تزوير مى كنند. راه ـ باطل ـ را ـ بر پيروان خود ـ آسان نمايند، ـ و آنان را ـ در پيچ و خمهايش سرگردان ...۱

دشمنى با على بن ابى طالب عليه السلام معرف چهره نفاق

از آنجا كه منافق، به ظاهر ايمان (اسلام) آورده بود، لكن در باطن ايمانى نداشت، با پاگرفتن جامعه مسلمانان در شهر مدينه، منافقان ظهور يافتند و روز به روز، به سبب ضعف ايمان و دنياپرستى بر تعدادشان افزوده شد. خصوصاً پس از واقعه غدير و معرفى حضرتش به عنوان جانشين پيامبر و ولىّ و سرپرست مسلمانان، آنها كه تحمل اين برترى را نداشتند و به دنبال قدرت طلبى بودند، نقشه ها ريختند و نفاق ها بروز دادند. بنابراين بخش مهمى از آموزه هاى حديثىِ اميرالمؤمنين عليه السلام در مورد مسئله نفاق، به وقايع بعد از رحلت رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلم برمى گردد. با مطالعه و دقت نظر در اين دسته از احاديث مى توان با اطمينان و بى شك و شبهه اى نتيجه گرفت كه قصد و غرض يگانه اين منافقان، آن بود كه به هيچ صورتى اجازه ندهند، پس از وفات رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم، مقام خلافت مسلمين به اميرالمؤمنين، على بن أبى طالب عليه السلام ، وصى و جانشين برحق پيامبر صلى الله عليه و آله وسلمبرسد. به اين ترتيب منافقان تمام نيروها و نيرنگ هايشان راپس از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله وسلممتمركز كردند تا مانع از اين امر شوند. آنان به يكديگر چنين گفتند: «آيا محمد را بس نيست كه بيست سال ما را مقهور خود ساخته؟ اكنون مى خواهد، اهل بيتش را بر گردن ما سوار كند؟ اگر محمّد كشته شود يا بميرد، البته آن (خلافت) را از اهل بيت او خواهيم گرفت، سپس هرگز به ايشان باز نخواهيم گرداند.» ۲

1.ـ شرح غررالحكم ، جلد۱، صفحه ۳۰۲، حديث ۱۱۵۶.

2.ـ عن ابى جعفر عليه السلام قال : و قال أعداء الله اولياء الشيطان أهل التكذيب و الانكار:« قل ما أسألكم عليه من أجر و ما انا من المتكلفين» ... فقال المنافقون عند ذلك بعضهم لبعض: أما يكفى محمداً أن يكون قهرنا عشرين (سنة) حتى يريد أن يحمل أهل بيته على رقابنا و لئن قُتِل محمد أو مات لننزعنّها من أهل بيته ، ثم لا نعيدها فيهم أبدا...(بحارالانوار، ج ۲۴، ص ۱۷۵ و ۱۷۶).

صفحه از 77