3. سلسله سند حديث كسى باشد كه علماى رجال درباره وى گفته باشند: «أُسْند عنه» و ظاهرِ اين عبارت دلالت بر مدح راوى مىكند؛ يعنى: از راوى حديثى نقل شده كه داراى استناد است. و گفته شده كه اين تعبير دلالت بر توثيق راوى مىكند.
4. اگر تعبير علماى رجال درباره راوى حديث اين باشد كه: «لابأْسَ به: عيبى بر او نيست» شايد مراد اين باشد كه از تمامى وجوه و اسباب عدم توثيق، مبرّاست و شايد هم منظور از اين عبارت، توثيق كامل راوى باشد و مرحوم ميرزا محمّد استرآبادى در رجال متوسّط خود اين قول را نزديك به صحّت دانسته است. و مشهور علماى رجال آن است كه اين تعبير، افاده حُسن مىكند؛ همچون نمونه قبلى آن.
همچنين اگر گفته شود كه «لابأس بَمَذْهَبِهِ: در مذهب وى عيبى نيست» يا به روايتى كه از وى نقل شده طعنى نيست، مشهور علماى رجل مىگويند: اين تعبير حُسنِ حال راوى را افاده مىكند.
5. اگر علماى رجال درباره راوى بگويند: «او عَيْن و وَجْه است: شخص مهمّ و قابل توجّه» گفتهاند: اين دو تعبير دلالت بر تعديل آنان مىكند.
قوىتر از اين تعبير وقتى است كه بگويند: عَيْنٌ مِنْ أعْيان الطّائفة:
وَ وَجْهُ مِنْ وُجُوهِ أَصْحابِنا: شخصى مهم و قابل توجّه از بزرگان اصحاب اماميّه.
6. اگر از او تعبير به، مُضْطَلِعٌ بِالرّواية: مطّلع و متجرّد در روايت يا شخص قوى و عالى در نقل روايت، همچنين تعبير سليم الجنبة، سليم الأحاديث، سليم الطريقة: شخص با ظرفيّت، سالم در احاديث، سالم در اعتقادات.
7. تعبير: خاصّى: تعبيرى است كه علّامه مجلسى رحمهمالله براى مدح و تعريف از راويان به كار مىبرد.
8. تعبير قريب الأمر: علماى علم درايه و رجال، اين تعبير را نيز در مدح و