پناه آوريد؛ كه شفيعى مقبول الشفاعه و تقويتكنندهاى تصديق شده است؛ هر كس آن را فرا روى خود قرار دهد، به بهشت رهنمونش شود و هر كه آن را پشت سر نهد، به دوزخش سوق مىدهد. راهنمايى است كه آدمى را به بهترين راهها هدايت مىكند و كتابى است كه در آن، همه چيز به بيان، آمده است؛ حاوى مطالبى جدّى است و ظاهرى و باطنى دارد. ظاهرش حكم و باطنش علم است. ظاهرش فريبا و باطنش ژرف است. قرآن ستارگانى دارد و بالاى آن ستارگان، ستارگانى است. شگفتيهايش بىشمار و عجايبش ماندگار است. در آن، چراغهاى هدايت و گلدستههاى حكمت و نشانههاى معرفت براى كسانى كه آن را بشناسند، يافت مىشود. پس فرد كنجكاو و جستجوگر بايد ديدهاش را جلا دهد و نظرش را به بصيرت، برساند تا از هلاكت، نجات يابد و از گرفتارى، رها شود. زيرا تفكّر حيات دل بيناست؛ همان گونه كه جوياىِ روشنى در تاريكيها، به وسيله نور، راه مىپويد. پس [ با عمل بدين سفارشها] به نيكويى، از باطل، رها شويد و نزد شبهات، تنها اندكى درنگ كنيد.
و امام زين العابدين عليه السلام مىفرمايد:
آيات قرآن، گنجينههايى است كه هر گاه درب آن را باز كنند، بايد به آن نظر افكنيد. (همان: ج2، ص 609)
ب) قرآن كريم حجّت قطعى و عذر تمام و معيار سنجش حقيقت است. روايات، جملگى سرشار از اين نكتهاند؛ از جمله، امام صادق عليه السلام در دعاى ياد شده بيان مىكند:
خدايا! آن را حجّتى بر ما قرار دادى و حجّت را تمام كردى و بر ما نعمتى ارزانى داشتى كه ما را توان شكر آن نيست. خداوندا آن را شفيع ما در روز جزا و سلاح ما در هنگام فراز شدن و حجّتى در روز داورى، قرار ده. (همان: ج 2، ص 575)
ج) قرآن تصوير والاى انسان كامل است؛ چه روايات يادآور مىشوند كه قرآن در روز رستاخيز، به شكل انسانى مجسّم مىشود و مسلمانان و شاهدان و پيامبران و فرشتگان، گمان خواهند كرد كه او نيز مردى از ميان آنهاست. (همان: ج 2، ص 599)