برخوردى كه در آن ياد دوزخ شده است، تأمّلى كن و از دوزخ به خداوند پناه بَر. (همان، ج 2، ص 619 و پس از آن)
سوم: قرآن و رفتار
طبيعتا همه رفتارها در چارچوب قرآن شكل مىگيرند و قرآن، معيار و ملاك كلّى آنها و كنترل كننده هر حركتى است. امام صادق عليه السلام در دعاى خود مىفرمايد:
خداوندا! ما را به گونهاى قرار ده كه تابع حلال آن باشيم و از حرامش اجتناب ورزيم و حدود آن را به پا داريم و فرايض آن را به جاى آوريم. (همان) و در بخش ديگرى مىفرمايد:
خداوندا! قرآن را براى ما راهبرى قرار ده كه از لغزشها بازمان دارد و راهنمايى ساز كه به كارهاى نيكو، رهنمونمان شود و ياورى هدايتگر قرار ده كه در انحرافها مراقبمان باشد و به بهترينها سوقمان دهد. (همان)
و امام صادق عليه السلام مىفرمايد: «قرآن، نشان راهى است كه به بهترين راهها رهنمون مىشود.» (همان، ج 2)
خلاصه اينكه:
روايات «كافى» انسان قرآنى و كامل را تربيت مىكنند و اعتقادات و مفاهيم قرآنى او را شكل مىبخشند و او را چنان مىپرورانند كه به اخلاق قرآن، خو گيرد و با آن همكنشى داشته باشد؛ همچنان كه چارچوب قرآنىِ رفتارهايش را ترسيم مىكند و بدين ترتيب، قرآن همه چيز زندگىاش مىشود، با او مىشنود، با او مىبيند و با او به سخن در مىآيد.
با توجّه به آنچه گذشت، مىبينيم كه مرحوم كلينى قدّس سره در كتاب خود كافى، بالاترين مرتبه را براى قرآن قايل است و آن را سخت، گرامى مىدارد و بزرگ مىشمارد و نسلها به ويژه پيروان مكتب اهل بيت عليهم السلام را به بناى خود بر اساس آن و اصلاح ديدگاههاى خويش بر اساس معيارهاى آن و نيز همه گونه همكنشى با آن، فرا مىخواند. بدين ترتيب، جايى براى شنيدن اين تهمت به آن محدّث بزرگ