مجلسى در شرح كافى، بررسى شده است.
كليدواژه: صفات خدا / صفت ذات / صفت فعل / اراده / مشيّت / ضدّ وجودى
مقدّمه
بزرگان فلسفه و كلام اسلامى براى صفات واجب ۱ ، تقسيماتى ذكر كردهاند:
1. تقسيم صفات به ثبوتى ايجابى و سلبى تقديسى. بازگشت صفات سلبى به سلب نقص يا سلب امكان است. بنابراين، از كثرت به وحدت مىرسيم و چون نتيجه نفى در نفى اثبات است، بازگشت سلب نقص به اثبات كمال است و از اينجا مىتوان گفت: تمام صفات متعدّد ثبوتى ذاتى و سلبى به كمال باز مىگردند و كمال عين ذات است. (5: ص 158)
2. صفات ثبوتى را به حقيقتى و اضافى و حقيقىِ ذات اضافه تقسيم كردهاند. اوّلى مانند: عالم؛ دومى مانند: عالميّت؛ سومى مانند: خالق و رازق. صفات حقيقى ثبوتى را صفات ذات و صفات حقيقىِ ذات اضافه را صفات فعل مىنامند. بازگشت صفات حقيقى به وجوب وجود و بازگشت صفات حقيقى ذات اضافه به قيّوميّت است؛ چرا كه در غير اين صورت، وحدت حق آسيب مىپذيرد و در ذات احدى، كثرت راه مىيابد. (7: ج 6، 119ـ120)
صفات واجب را با نگاه ديگرى، بايد سه قسم كرد ۲ : برخى از صفات را همه متفكران اسلامى، صفات ذات و برخى را همگان، صفات فعل شمردهاند؛ ولى
1.به لحاظ عينيّت و زيادت صفات و نيابت، با سه گروه مواجهيم: الف) اشاعره صفاتى كه صفات خدا را زائد بر ذات مىدانند. ب) معتزله تعطيلى كه ذات را فاقد صفات و نايب مىشمارند. ج) محقّقينى كه صفات را عين ذات بر مىشمارند. (۶: ص ۳۸)
2.مىتوان قسم چهارمى بر اقسام فوق افزود و آن اينكه برخى از صفات، به لحاظى، از صفات ذات و به لحاظى، از صفات فعلاند. مانند: علم. (۲: ص ۴)