اراده خداوند از ديدگاه ثقة الاسلام كلينى - صفحه 54

اين شائبه تناقض در كلام كلينى نيست؛ زيرا او صريحا گفته است كه صفاتى از قبيل ربوبيّت، قدم، عزّت، حكمت، مِلك، علم و قدرت، متعلّق اراده نيستند؛ زيرا اينها از صفات ذات‏اند و اراده از صفات فعل. اين مطلب را هنگامى گفته است كه فرق صفات ذات و صفات فعل را به صراحت بيان كرده و با توجّه به همان فرق، موارد فوق را از اينكه متعلّق اراده باشند، خارج كرده است. اگر از ضابطه كلينى چشم بپوشيم و اراده را از توابع قدرت قرار دهيم، از شائبه تناقض مصونيّت نداريم.
گويا علّامه مجلسى خود به شائبه تناقض توجّه كرده و در ادامه فرموده است:
وَلِكَونِها غَيرَ مُرادَةٍ وَجهٌ آخَرُ وَ هُوَ قَولُهُ: لِأنَّ هذِهِ مِن صِفاتِ الذّاتِ. (همان)
براى اينكه صفات مزبور (يعنى ربوبيّت و قدم و...) متعلّق اراده نباشند، وجهى ديگر است و آن اينكه كلينى مى‏گويد: اينها از صفات ذات‏اند.
آن گاه در تفسير عبارت فوق مى‏گويد:
مقصود اين است كه اراده از صفات فعل و حادث است و صفاتى از قبيل ربوبيّت و قدم و امثال آنها از صفات ذات و قديم‏اند و حادث در قديم، اثر نمى‏كند. بنابراين، اراده به هيچ يك از آنها تعلّق نمى‏گيرد. (همان)
به نظر وى، اراده هر چيزى مستلزم كراهت ضدّ آن است و قديم را ضدّى نيست. يا اينكه قديم، واجب الوجود است و اراده، به حادث ممكن تعلّق مى‏گيرد، نه به قديم واجب. (نك: همان)
در اينجا شارح بزرگ از ماتن سترگ، گامى فراتر نهاده و به بيان ضابطه‏اى ديگر براى صفات ذات و صفات فعل، روى آورده است. طبق اين بيان، ضابطه صفات ذات و صفات فعل، قدم و حدوث است؛ حال آنكه طبق بيان كلينى، ضابطه صفات ذات و صفات فعل، عدم اتصاف به ضدّين و اتّصاف به آنهاست. بيان مجلسى منطبق بر اخبار است.
ضابطه مجلسى همان است كه شارح برجسته توحيد صدوق، قاضى سعيد قمى مطرح كرده و ضابطه كلينى را مورد نقد قرار داده است. او معتقد است كه لازم

صفحه از 57