انسان در عالم اظلّه و ارواح بررسى آراء دانشمندان قرن 14و15 - صفحه 10

جسمانيّة الحدوث و روحانيّة البقاءاند و عارفان بزرگ هم به همين قول عقيده دارند.اين قول با ظواهر برخى آيات و اخبار هم مطابقت دارد؛ چنان‏كه بر كسى كه در آيه پيشين، يعنى: «ثُمَّ أَنْشَـأْناهُ خَـلْقاً آخَرَ» تدبّر كند، پوشيده نماند. زيرا آيه ظاهر است در تحوّل روح از گوشت و استخوان و غير آن دو... و اين قول، مختار مصنّف (ملّاهادى سبزوارى) در تمام نوشته‏هاى اوست.
اين كلمات ايشان دلالت دارد بر اينكه قول به جسمانيّه‏الحدوث بودن روح با ظواهر احاديث دينى ـ كه در باب عالم ذرّ و تقدّم ارواح بر ابدان وارد شده ـ تنافى دارد و در مقابل آن است؛ اگرچه ظواهر برخى از آيات و اخبار هم با آن تطبيق كند.

4. شيخ محمّدحسين فاضل تونى (1339 ه.ش)

ايشان در اين زمينه مى‏نويسد:
بسيارى از حكما و متكلّمين معتقدند كه نفس حادث است. افلاطون و پيروانش گفته‏اند كه قديم است. كسانى كه نفس را حادث مى‏دانند، گويند: با حدوث بدن حادث است. ارسطو و ملاصدرا و برخى ديگر گفته‏اند: به عين حدوث بدن حادث است. و از اين جهت است كه گفته‏اند: نفس جسمانيّة الحدوث و روحانيّة البقاء است. (13: ص 345)
ايشان سپس ادلّه حادث بودن ارواح را آورده و ادلّه افلاطون و پيروانش بر قدم نفوس و ارواح را ردّ كرده است. امّا نكته‏اى كه در كلمات ايشان مبهم مانده است، اينكه چرا بايد قائلان به حدوث ارواح، منحصر در دو گروه باشند. از نظر آقاى فاضل، يك عدّه قائل به حدوث ارواح با حدوث ابدان و عدّه‏اى ديگر قائل به حدوث ارواح، به عين حدوث بدن هستند.
روشن است كه در اين ميان، گروه سومى هم وجود دارد كه به ظاهر روايات معتقدند و قول هيچ‏كدام از اين دو گروه را قبول ندارند؛ ولى با وجود اين، به حدوث ارواح قائل‏اند؛ نه به حدوث ارواح با ابدان، نه به حدوث ارواح به عين حدوث ابدان؛ بلكه به حدوث ارواح پيش از ابدان به دو هزار سال، آن هم نه به حدوث

صفحه از 23