انسان در عالم اظلّه و ارواح بررسى آراء دانشمندان قرن 14و15 - صفحه 16

11. استاد ميرزا جواد آقا تهرانى (1368ه.ش)

ايشان بعد از ذكر ادلّه قائلين به جسمانىّ الحدوث و روحانىّ البقاء بودن نفس و ردّ آنها مى‏نويسد:
و الحاصل أنّه ليس دليل عقليّ صحيح على امتناع حدوث الأرواح قبل الأبدان أبداً. فلايجوز أن يأوّل ما ورد من مجاري الوحي على هذا المطلب، بالعقول الطوليّة أو النفوس الفلكيّة أو المثل الأفلاطونيّة، التي لم يدلّ على تحقّقها في أنفسها أيضاً دليل صحيح. (4: ص 274)
خلاصه اينكه دليل عقلى صحيح بر امتناع حدوث ارواح قبل از ابدان، به هيچ وجه، وجود ندارد. پس جايز نيست رواياتى را كه از مجارى وحى بر اين مطلب وارد شده، به عقول طولى يا نفوس فلكى يا مثل افلاطونى تأويل كرد كه بر تحقّق آنها در حدّ خودشان، دليلى اقامه نشده است.

12. سيّد رضا صدر(1373ه.ش)

ايشان در تعليقات خود بر شرح منظومه، اقوال گوناگون را درباره حدوث و قدم نفس، بيان كرده است. وى نظريّه صدرالدين شيرازى را بر اينكه نفس، جسمانىّ الحدوث و روحانىّ البقاست، مطرح مى‏كند و بعد مى‏گويد:
و تبعه أصحاب الحكمة المتعالية و منهم المصنّف و يا ليت أقام المصنّف لمذهبه برهاناً! (8: ص 682)
اصحاب حكمت متعاليه، در اين مسئله، از صدرالدين شيرازى پيروى كرده‏اند و از جمله آنهاست مصنّف (ملّاهادى سبزوارى). و اى كاش مصنّف بر عقيده خويش برهانى اقامه مى‏كرد!
اين عبارت دلالت دارد كه از نظر ايشان، صدرالدين شيرازى و ملّاهادى سبزوارى نتوانسته‏اند برهانى بر جسمانى الحدوث و روحانى البقا بودن ارواح اقامه كنند.

صفحه از 23