اقوال مطرح شد، ادلّه فلسفى در اين باب، استحكام چندانى ندارند كه بتوان به واسطه آنها، از ظهور روايات رفع يد كرد.
19. آيت اللّه محمّد آصف محسنى (معاصر)
به عقيده ايشان، تقدّم ارواح بر ابدان (اگرچه مجرّد هم باشند ـ بدون اينكه تأويلى انجام دهيم، صحيح است و اشكال عقلى بر آن وجود ندارد.
تقدّم خلقت ارواح به دو هزار سال، بر خلقت ابدان، در روايات متعدّدى، در رجال كشّى، كافى، معانىالاخبار، الاختصاص، محاسن برقى، بصائرالدرجات، تفسير فرات و تفسير عيّاشى نقل گرديده است. هرچند اسناد آنها به جز حديث بكير، معتبر نيست؛ ولى در مجموع، مفيد گمان قوى به صحّت مضمون فوق مىباشند... . به هر حال، اين روايات با قول صاحب اسفار ـ كه روح را جسمانيّة الحدوث و روحانيّة البقاء مىداند ـ منافات دارد و لذا به تأويل آنها پرداخته است. (18: ص 188)
ايشان اين اشكال را نقل مىكند كه اگر روح قبل از بدن، خلق شده باشد بايد قائم به خود باشد و محتاج به بدن مادّى و اعضاى آن نباشد. آن گاه در پاسخ مىنويسد:
قيام روح چه جسم لطيف و چه جوهر بسيط مجرّد... به ذات خود، هيچ مانعى ندارد. به علاوه ممكن است به بدن ذرّهاى متعلق باشد. (همان: ص 91)
نتيجه بحث اقوال درباره عالم ارواح
خلاصه بحث درباره ارواح، از نظر عالمان، چنين است:
يك عدّه از آنان معتقدند كه ارواح با حدوث بدن، حادث مىشوند و خلقت آنها پيش از ابدان، با خصوصيّت و امتياز هر روحى نسبت به ارواح ديگر، ممكن نيست و رواياتى كه در اين معنا ظهور دارند، بايد تأويل و توجيه شوند. تأويلاتى هم از ناحيه اين عالمان براى اين روايات، ذكر شده است.
تعدادى ديگر از عالمان، بر اساس ظواهر و نصوص روايات، خلقت ارواح پيش