قرآن از زبان امام اميرالمؤمنين عليه ‏السلام - صفحه 169

داريم. امّا قبل از آن بايد اين نكته را تذكّر دهيم كه روح كلّى اين تعبيرات، اين نكته است كه: «قرآن كلام خداست نه كلام بشر و فاصله ميان كلام خدا تا كلام بشر، به اندازه فاصله ميان خدا تا بشر است.»
همين سان، نياز بشر براى رهايى و نجات، به كلام خدا، در جاى جاىِ اين تعبيرها ديده مى‏شود بشر همواره فقير است در پيشگاه خداىِ بى‏نياز. ۱
نيز گفتنى است كه معانى تعبيرات بلند علوى، هر كدام به گونه‏اى و زبانى، مؤيّد حديث متواتر ثقلين در همراهىِ قرآن با عترت در تمام شئون و مقامات است؛ چنان كه در برخى موارد، اشاره مى‏شود و ديگر موارد به دقّت خوانندگان فرهيخته موكول مى‏شود.

1. ثمّ أنزل عليه الكتاب نورا لا تطفأ مصابيحه: پس فرو فرستاد بر او قرآن را، نورى كه چراغهاى آن فرو نميرد.

نور ـ هر چند اندك ـ باعث هدايت مردم در شب ظلمانى است. قرآن نيز مردم را از ظلمت به سوى نور هدايت مى‏كند.
«مصابيح» استعاره است براى هدايت بشر و علوم و فنونى كه قرآن در بردارد؛ يعنى همان علومى كه قرآن را به عنوان راهى استوار براى هدايت، شناسانده است. قرآن كريم خود به اين نكته اشاره مى‏كند:
إنّ هذا القرآن يهدي للّتي هي أقوم. (اسراء (17) / 9)
آرى، اين قرآن به سوى بهترين راهها هدايت مى‏كند و دشمنانى بوده‏اند كه مى‏خواسته‏اند با گفتار و كردار خود نور قرآن را خاموش كنند؛ اما هميشه در خيالى باطل بوده‏اند: «يريدون ليطفئوا نور اللّه‏ بأفواههم و اللّه‏ متمّ نوره و لو كره الكافرون. (صف (61) / 8)

1.برگرفته از آيه ۱۵ سوره فاطر.

صفحه از 189