آوريم؛ چرا كه به هر نقطه ديگر برسيم، معدن ايمان نيست؛ پس ايمان را از آن نمىتوان يافت. فهم اين نكته براى كسانى مهمّ است كه به بهانه كلماتى بى اساس، راهى براى رسيدن به خدا مىجويند فراتر از شريعت او و بدين بهانه، راه را براى ميل دل و شهوت نفس مىگشايند، به طمع رسيدن به ايمان، و چه طمع خامى!
12. ينابيع العلم و بحوره: قرآن، چشمههاى علم و درياى آن است.
همان طور كه آب از دل زمين مىجوشد و خير كثيرى را به ديگران مىرساند، قرآن نيز خير فراوانى را به مردم مىرساند. از آنجا كه قرآن حاوى تمام علوم است، استفاده كننده از قرآن، از جميع علوم بهرهمند مىگردد. نكته مهم اين است كه اين چشمه در جاى خود نمىماند؛ بلكه همچون دريا جريان مىيابد تا تشنگان را در هر زمين و هر زمان، سيراب كند.
13. رياض العدل و غُدْرانه: بوستانهاى پرگل عدل و داد، و آبهاى زلال آن است.
رياض جمع روضه است، به معنى محلّ تجمّع گلها و شكوفهها، يعنى همان باغ پرگل و ريحان، كه جان و روح آدمى را حياتى دوباره مىبخشد. امّا چون عدل فطرتا مورد علاقه بشر است، جان و روح آدمى در سايه عدل الاهى به آسايش و آرامشى ابدى مىرسد. لذا از عدل در كلام حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام به عنوان گل و ريحان تعبير شده است. قرآن نيز، بيانگر احكام الاهى است و احكام الاهى عين عدالت است. لذا قرآن مانند باغى از گلهاى عدالت است كه روح آدمى را جانى دوباره مىبخشد.
غُدْران جمع غدير به معناى نهر است. بدان سان كه آب، سبب حيات جسم آدمى است، قرآن نيز سبب حيات روح انسان مىشود.