پيرامون آن و پيشاپيش همه خلايق، گرد آن جمع گشتهاند تا به خداى لايزال تقرّب جويند و خود را هر چه بيشتر و شايستهتر، به او نزديك سازند. و اين وعده حقّ تعالى است كه اين چنين به بندگان خود نويد مىدهد:
وَإذا سَألكَ عِبادِى عَنّى فَإنّي قريبٌ أُجيبُ دَعوةَ الدّاعِ إذا دَعانِ فَلْيَستَجِيبُوا لي وَلْيؤمِنوا بِي لَعَلَّهُم يَرشُدُونَ. (بقره (2) / 186)
و چون بندگانم درباره من از تو پرسند، به راستى من نزديكم. خواندنِ خواننده را آن گاه كه مرا بخواند، پاسخ مىدهم. پس بايد دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان آورند. باشد كه ره يابند.۱ (بقره (2)/ 186)
دعا كنار زننده حجابها و نزديك سازنده مسافتهاى دور براى ديدار حقّ است. با چشم دل به ملكوت اعلى نگريستن و عرش اللّه و عظمت آن را مشاهده كردن است. وسيلهاى است مطمئن براى تطهير نفوس از هر آنچه غير خداست و پيوند و اتّصال ارواح مؤمنين با مليكِ مقتدرى است كه در مقعد صدق و بهشت برين، متّقين و مؤمنين را مأوى و منزل خواهد داد. «إنَّ المتّقينَ فِي جَنّاتٍ وَ نهرٍ * فِي مقعدِ صدقٍ عِندَ مليكٍ مقتدرٍ.» (قمر (54)/ 54 و 55)
در توصيف و عظمت دعا همين بس كه خداوند فرموده است: «قل ما يَعبَؤُ بكم ربّي لَولا دُعاؤكم.» (فرقان (25)/ 77): بگو اگر خواندن و دعاى شما نباشد، پروردگار من به شما اعتنا و عنايتى نكند.
در روايات معصومين عليهم السلام از دعا به «سلاح انبياء» تعبير شده است. (30: ج 4، ص 193) از اين رو، در تفاسير روايى، در شرح و توضيح واژه «اوّاه» در آيه شريفه «إنَّ إبراهيم لأوّاهٌ حليمٌ.» (توبه (9)/ 114) مقصود از آن را دعا و نيايش بيان كردهاند. (همان: ج4، ص 226) در كلام حضرت امير عليه السلام دعا و نيايش با پروردگار در شما يكى از چهار عبادتى قرار گرفته است كه هر كس به آن توفيق يابد، از استجابت آن نوميد نگردد.
1.در ترجمه آيات قرآن به فارسى، از ترجمه مرحوم دكتر سيّدجلالالدين مجتبوى، استفاده شده است.