در اين عبارت نورانى، سخن از قرآن است كه به تصريح روايات، فضل آن بر ديگر سخنها همچون برترى خداوند بر آفريدگان اوست. (20: ص47) كتابى كه افضلُ كلِّ شيءٍ دون اللّه است. (15: ج 1، ص 11) به عبارت ديگر، سخنى يافت نمىشود كه همپاى آن باشد؛ از آن روى كه قرآن كريم به عنوان معجزه ختمى مرتبت، ويژگيهايى در خود جاى داده است كه هر كس خود را بدان متخلّق سازد و از آن صفات، در راه كمال و سعادت خويش بهره جويد، يقينا به صراط مستقيم الاهى هدايت خواهد شد. (25: ج 1، ص 7) چرا كه اين كتاب يكى از دو جانشين بزرگ پيامبر، رشته محكم الاهى (32: ج 1، ص172) و ثقل اكبر هدايت (33: ج 7، ص 29) است كه از آسمان به سوى زمين امتداد يافته است. بدين روى، دستگير كسانى خواهد بود كه هدايتش را پذيرند و از اطاعتش شانه خالى نكنند.
از برجستهترين صفاتى كه در اين جمله جلب نظر مىكند، نورانيّت و شفابخش بودن آيات و هدايتى است كه از طريق فرمانپذيرىِ بندگان، نصيب ايشان خواهد شد. در مقابل، نابينايى، بدبختى و گمراهىِ كسانى است كه خود را از زمره نيكان خارج و در صف معاندان داخل كردهاند.
اين سخن امام عليه السلام كه در توصيف كلام اللّه بيان داشتهاند، متأثّر از آيه 46 سوره فصّلت است كه خداوند چنين مىفرمايد:
وَلَو جَعلناهُ قرآنا أَعجميّا لَقالوا لَولا فُصِّلَت آياتُهُ ءَأعجميٌّ و عربيٌّ قُلْ هُو لِلَّذين آمَنوا هُدًى و شِفاءٌ وَ الَّذينَ لا يُؤمنونَ فِي آذانِهم وَقرٌ وَ هُوَ عليهم عَمًى أُولئكَ يُنادونَ مِن مكانٍ بعيدٍ.و اگر ما آن را قرآنى به زبان عجمى ـ غير عربى ـ مىساختيم، مىگفتند: چرا آيات آن به روشنى بيان نشده است؟ آيا كتابى عجمى و پيامبرى عربى؟ بگو: آن براى كسانى كه ايمان آوردند، رهنمونى و بهبودبخش است. و آنانى كه ايمان نياورند، در گوشهاشان سنگينى و گرانى است و آن بر آنها مايه كورى است. اينان گويى از جايى دور خوانده مىشوند.