343 ـ 345؛ 35: ص 87 ـ 96)
6ـ6) نظر آيت اللّه جعفر سبحانى
آيت اللّه سبحانى پس از طرح چند نظريّه در مفهوم امامت ـ از جمله نظر مرحوم علّامه طباطبايى ـ و ردّ آنها ذيل عنوان «امام پيشواى مفترض الطاعه» مىنويسد:
تحليل معناى حقيقى «امام» در قرآن، در گرو شناخت مفاد «نبى» و «رسول» است... در نبوّت و رسالت مجرّد از امامت، اطاعت رسول عين اطاعت خدا بوده و هرگز دو نوع اطاعت وجود ندارد؛ ولى آن گاه كه به مقام امامت مفتخر گرديد، با جعل و نصب الاهى، داراى امر و نهى مىگردد و حقّ اطاعت مستقل پيدا مىكند. (21: ص 249 ـ 253)
7. نظريّه امامت تكوينى
برخى از صاحبنظران در مقام تبيين آيه مورد بحث، مقام امامت را از معناى تشريعى آن برگردانده و مدلول آن را نوعى تصرّف تكوينى تلقى نمودهاند. به نظر مىرسد كه اين نظريّه تا حدّى از مبانى عرفانى و فلسفى متأثّر است. در ادامه، به بررسى اين نظريّه مىپردازيم.
7ـ1) مرحوم علّامه طباطبايى
مرحوم علّامه طباطبايى در مورد معناى امام مىنويسد:
آنچه از كلام خداى تعالى در مىيابيم، آن است كه: هر جا به معناى امامت اشاره شده، همراه آن و به عنوان تفسير، به هدايت نيز اشاره شده است... پس امامت را از باب تعريف آن، به هدايت وصف كرده و سپس اين هدايت را با امر، مقيّد ساخته است. پس آشكار مىكند كه [ معناى] امامت، مطلقِ هدايت نيست؛ بلكه آن هدايتى است كه به امر خدا واقع مىشود. و حقيقت اين امر در اين آيات بيان شده است: «همانا امر او چنان است كه هر گاه خلق چيزى را اراده كند، به او مىگويد باش پس [ موجود] مىشود؛ پس منزّه است خدايى كه ملكوت هر چيزى به دست اوست.» و «امر ما نيست مگر به يك آن؛ مانند چشم بر هم زدن.»