(نك: 22: ص 509؛ 17: ص 192؛ 32: ج 25، ص 142)
در آيه امامت حضرت ابراهيم عليه السلام و نيز در روايات اهل بيت عليهم السلام از جعل و تفويض الاهى مقام امامت، به عهدى از سوى خدا تعبير شده است. (32: ج 23، ص 72) امام رضا عليه السلام فهم مقام امامت و حقّ گزينش امام را از سوى مردم، نفى مىكند قدر و منزلت امام را دورتر از دسترس فكر بشرى مىداند و مىفرمايد:
[مردم] از گزينش خدا و گزينش رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم و اهل بيتش به انتخاب خود روى آوردند؛ در حالى كه قرآن به آنها ندا مىكند: «پروردگار تو مىآفريند و بر مىگزيند آنچه را مىخواهد. آنها را حقّ گزينش نيست. پاك و منزّه است خداى تعالى از آنچه آنها شريك قرار مىدهند.» (قصص (۲۸) / ۶۸) و نيز مىفرمايد: «هيچ مرد و زن مؤمنى را نرسد كه وقتى خدا و رسولش به امرى حكم كردند، آنها اختيارى درباره امرشان داشته باشند.» (احزاب (33) / 36) (31: ج 1، ص 201)
در نتيجه، روشن است كه گزينش امام فقط بايد از ناحيه خداى تعالى صورت گيرد؛ زيرا امامت حقّ امر و نهى و مقام فرض الطاعه مىباشد. و چون اين حقّ به صورت مطلق تنها از آنِ مالك حقيقى است، فقط او مىتواند اين حقّ را به ديگرى تفويض كند.
4ـ2) امامت، افضل از نبوّت و رسالت
چنانكه پيشتر بيان شد، از ظاهر آيه امامت حضرت ابراهيم عليه السلام چنين استفاده مىشود كه مقام امامت غير از نبوّت و رسالت مىباشد. امام صادق عليه السلام نيز پيامبران و رسولان الاهى را چهار گروه معرّفى كرده، امامت را غير از نبوّت دانسته است. بر اساس كلام امام صادق عليه السلام مقام و منزلت امامت به قدرى بلند و رفيع است كه بسيارى از پيامبران و رسولان، با اينكه مقامى بس والا نزد خداوند متعال داشتند، فاقد مقام امامت بودند. پيامبران و رسولانى چون ابراهيم عليه السلام هنگامى به اين مقام نائل شدند كه به توفيق الاهى، امتحانات و ابتلائات سخت و دشوار الاهى را با صبر و شكيبايى، پشت سر گذاشتند و اراده خود را در اراده خداوند فانى كردند؛ زيرا تنها