در اين صورت است كه شخص، شايستگى دارا شدن مقام امر و نهى را پيدا مىيابد و اطاعتش بر ديگران واجب مىگردد. (همان: ج 1، ص 175) امام رضا عليه السلام مىفرمايد:
...إنّ الإمامة خصّ اللّه عزّوجلّ بها إبراهيم الخليل عليه السلام بعد النبوّة و الخلّة مرتبة ثالثة، و فضيلة شرّفه بها و أشاد بها ذكره، فقال: «إِنِّي جاعِلُكَ لِلنّاسِ إِماما.» (همان: ج 1، ص 199)
... امامت مقامى است كه خداى ـ عزّوجلّ ـ ابراهيم خليل عليه السلام را بدان ويژه ساخت؛ مقامى كه نسبت به نبوّت و خلّت، در مرتبه بالاترى قرار دارد و فضيلتى است كه خداوند به واسطه آن، ابراهيم عليه السلام را برترى داد.
جابر از امام باقر عليه السلام نقل مىكند:
خداوند ابراهيم عليه السلام را عبد خويش قرار داد قبل از آنكه او را نبوّت دهد. و او را نبى قرار داد قبل از آنكه رسالت دهد. و او را رسول خويش قرار داد قبل از آنكه به مقام خلّت رساند. و او را خليل خويش قرار داد قبل از آنكه مقام امامت به او دهد. هنگامى كه همه اين مقامات براى او جمع شد، دست او را گرفت و به او فرمود: اى ابراهيم، به راستى كه من تو را پيشواى مردم قرار دادم. به دليل عظمتى كه اين مقام در نظر ابراهيم عليه السلام داشت، گفت: پروردگارا! در بعضى از فرزندان من نيز [ اين مقام را قرار بده]. خداوند فرمود: عهد من به ستمكاران نمىرسد. (همان: ج1، ص 175)
از اين احاديث به خوبى، تفاوت و برترى مقام امامت نسبت به مقام نبوّت و رسالت، استفاده مىشود.
5. نظر اهل سنّت در معناى امام
جاى بسى تعجّب است كه برخى از اهل سنّت در ذيل آيه امامت حضرت ابراهيم عليه السلام متعرّض معناى امامت نشدهاند ۱ و امامتِ مطرح شده در آيه را به نبوّت
1.به عنوان مثال، ابنتيميّه در ذيل آيه امامت حضرت ابراهيم عليه السلام اساسا متعرّض مفهوم امامت نشده است. نك: ۵: ج ۴، ص ۳۶ ـ ۳۷.